Barg-i Sabz 1
۱برگ سبز | |||||
---|---|---|---|---|---|
گوینده: پیمان | |||||
به تجلی است از در و دیوار لیس فیالدار غیرهُ دیّار |
چشم بگشا که جلوهٔ دلدار این تماشا چو بنگری گویی |
||||
(منسوب به عطار(دوبیتی | |||||
گوینده: پیمان | |||||
پای کوبان کوزهٔ دُردی به دست پس به یک ساعت ببازم هر چه هست |
عزم آن دارم که امشب نیمه مست سر به بازار قلندر برنهم |
||||
(عطار (غزل |
|||||
گوینده: پیمان | |||||
تا که از پندار باشم خودپرست توبه تزویر میباید شکستد هین که دل برخاست می بر سر نشست |
تا کی از تزویر باشم رهنمای پردهٔ پندار میباید درید ساقیا در ده شرابی دلگشای |
||||
(عطار (غزل |
|||||
گوینده: پیمان | |||||
ای از تو آبستن چمن وی از تو خندان باغها ای پاکتر از جان جان آخر کجا بودی کجا پیراهن یوسف بودش یا خود ردای مصطفی ماه تو خوش سال تو خوش ای سال و مه چاکر تو را |
ای نوبهار عاشقان داری خبر از یارما ای بادهای خوش نفس عشاق را فریادرس ای فتنهٔ روم و حبش حیران شدم کاین بوی خش ای قیل و ای قال تو خوش وی جمله اشکال تو خوش |
||||
(مولانا ( غزل |
|||||
گوینده: پیمان |
|||||
لعل تو خوش خوی تو خوش خوش گشتهام تو حال ما | روی تو خوش بوی تو خوش زلف تو خوش موی تو خوش | ||||
یا آب حیوانی مگر کز توست آن نشو و نما | تو سر به سر جانی مگر یا خضر دورانی مگر | ||||
چون نرگس حورانهای عازم شده سوی ختا | صد سوسن و صد یاسمین از گلستان جان ببین | ||||
صد مهر و ماه از روی او هر لحظه مییابد ضیا | آفاق را آراسته عشاق را پیراسته | ||||
(منسوب به مولانا(غزل |
|||||
گوینده: پیمان | |||||
تسبیح به گردن و صراحی در دست گفت از میکده هم به سوی حق راهی هست |
در میکده دوش زاهدی دیدم مست گفتم ز چه در میکده جا کردی |
||||
(شیخ بهایی (رباعی |
|||||
گوینده: پیمان | |||||
باشد که چو روز آید بر وی گذرت افتد آنکس که به امیدی بر خاک درت افتد |
هر شب دل پُر خونم برخاک درت افتد زیبد که ز درگاهت نومید نگردد باز |
||||
(عراقی (غزل |
|||||
این هم برگ سبزی بود تحفهٔ درویش، شب بخیر، علی نگهدار شما | |||||
|