اثیراخسیکتی

اثیر اخسیکتی، اَثیرُالدّینِ اَخّسیکّتی ابوالفضل محمد بن ابی‌طاهر (قرن ششم هجری) متخلص به «اثیر» و «اثیر اخسیکتی» شاعر مشهور و نام‌آور پایان قرن ششم و از مشاهیر عالم شعر و ادب فارسی و منسوب به اخسیکث از شهرهای ماوراءالنهر از قرای فرغانه بوده است. در شهر خود را «اثیر» و «اثیر اخسیکتی» خوانده است، ولی تذکره‌نویسان متأخر نام او را «اثیرالدین» ضبط کرده‌اند. محل رُشد و نموش در بلاد مشرق بوده و در همان‌جا به شاعری پرداخت، اما بر اثر زوال دولت سنجری و هجوم غزان و بروز انقلابات در خراسان ناگزیر از آن سامان روی به عراق آورد و در همدان به خدمت رکن‌الدین ارسلان بن طغرل رسید و هنگامی‌که به یاری ایلدگز بر تخت سلطنت سلجوقیان عراق نشست، اثیرالدین او را مدح گفت. اثیر معاصر رکن‌الدین ارسلان بن طغرل سلجوقی بود که علاوه بر مدح وی، اتابک ایلدگز و فرزندانش محمد جهان پهلوان و قزل‌ارسلان را نیز مدح گفته است. اثیر با عده‌ای از شاعران بزرگ عهدش مانند مجیر بیلقانی و اشهری نیشابوری و خاقانی رابطه داشته و از آنجا که خود را هم‌پایۀ خاقانی می‌شمرد، کار آن ‌دو به بدگویی و تعریض به یکدیگر کشید و اثیر به قصد معارضه با خاقانی از خراسان آهنگ شروان کرد و در راه به خدمت ارسلان بن طغرل پیوست. نسبت به مجیر نیز از هجو و معارضه خودداری نداشت و او را راهزن کاروان‌های شعر خود می‌خواند. تاریخ و محل وفاتش را ۵۶۳، ۵۷۰ و ۵۷۷ ق در خلخال ضبط کرده‌اند و یکی از دو قول اخیر صحیحتر است. دیوان او در تهران منتشر شده است. اثیر از شاعران قصیده‌پردازی است که اگرچه نتوانست خود را به پایۀ خاقانی برساند و در معارضه‌ای که با آن استاد داشت، قدم از دایرۀ ادب و انصاف بیرون نهاده، اما در بسیاری از موارد توانسته، از حیث ایجاد مضامین عالی و ابداع ترکیبات خاص و استفاده از افکار علمی و اطلاعات وسیع خود در خلق معانی به سخنگوی بزرگ شروان نزدیک شود. اثیر هم مانند معاصران خود در اشعارش مغلوب اطلاعات و معلومات خویش است و این امر از قصایدش کاملاً آشکار است، اما قصاید لطیف در دیوان او و خاصه در غزلیات مطبع و دلنشین او کم نیست. عیب بزرگ اثیر در آن بود که به صعوبت معانی در اشعار خود علاقه می‌ورزید و این امر باعث مکتوم ماندن معانی بعضی از ابیاتش شده است. اثیرالدین در بیشتر قالب‌های شعر فارسی شعر گفته، اما هنرش بیشتر در قصیده‌سرایی است و در آوردن ردیف‌های دشوار، ترکیبات تازه، آفریدن مضامین نو، به کارگیری صنعت‌های ادبی و بهره‌گیری از دانش‌های فراوان خود، مهارت نشان داده است، ولی آوردن مضامین دشوار و استفاده از اصطلاحات علمی و دقت‌های فلسفی حتی در مناظر طبیعی و مظاهر عشق، موجب دیرپایی معانی برخی از ابیاتش شده و از جذابیت و ملاحت ‌آنها کاسته است. اثیرالدین به‌ویژه در غزلیات تا حدودی توانست، لطافت و سادگی زبان را جایگزین صلابت و طمطراق کلام در سبک خراسانی کند، اما میل به تقلید، طبع بلندش را در بند کشیده و وی را در حد یکی از مقلدان خوب انوری محدود کرده است. دیوان اثیرالدین در ۱۳۳۷ ش چاپ شده است.

اثرآفرینان (۱/ ۱۹۷)؛ تاریخ ادبیات در ایران (۲ /۷۰۷-۷۱۵)؛ دایرة‌المعارف فارسی (۱ /۵۷)؛ دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی (۶ /۵۹۰-۵۹۱).