امیرشاهی سبزواری

امیرشاهی سبزواری، امیرآق‌ملک، فرزند جمال‌الدین فیروزکوهی (وف ۸۵۷ ق) خطاط، نقاش، موسیقی‌‌دان و شاعری که متخلص به «شاهی» بود و از غزلسرایان معروف قرن نهم هجری است. نیاکانش از امرای سربداری و بر مذهب تشیع و خود خواهرزادۀ خواجه علی مؤید سربداری بود، علت شهرت شاعر به «امیر» به همین سبب و انتخاب تخلص «شاهی» هم به این دلیل است. وی در طلب علم و ادب به هرات رفت و در خدمت شاهزاده بایسنقرمیرزا منصب ندیمی یافت. بعد از مدتی از او رنجیده شد و از هرات به سبزوار رفت و در آنجا به کشاورزی پرداخت. در پایان عمر برای نقاشی کوشک گل‌افشان که بابرمیرزا در استرآباد ساخته بود، به آنجا رفت و همان‌جا درگذشت. پیکرش به سبزوار منتقل و در خانقاه نیاکانش به خاک سپرده شد. وی مردی هنرمند و در شعر، خط، نقاشی و موسیقی ماهر بود. عود را نیک می‌نواخت و در آیین معاشرت و حسن اخلاق مشهور بود. اشعار شاهی به استواری، رقت معانی، دقت مضامین، برگزیدگی و انتخاب الفاظ و ابیات آراسته است. امیر شاهی انواع خطوط را خوش می‌نوشت و نامش را در زمرۀ خوشنویسان کتابخانۀ بایسنقری آورده‌اند، ولی تاکنون نمونۀ خطی از وی دیده نشده است. امیر در فن نقاشی مصور و مذهب هم شهرت داشت. دیوان غزلیات، قطعات و رباعیاتش که چند بار در ایران و هند به چاپ رسیده، اندکی بیش از ۱۰۰۰ بیت دارد و بعضی مجموع ابیاتش را از قصیده و غزل و سایر انواع شعر ۱۲۰۰۰ بیت می‌دانند.

آتشکدۀ آذر (۱ /۴۰۰- ۴۰۴)؛ ‏اثرآفرینان (۱ /۲۹۹)؛ تاریخ ادبیات در ایران (۴ /۳۱۰- ۳۱۴).