ظهیر فاریابی

ظهیر فاریابی، ظهیرالدّین ابوالفضل طاهر بن محمد (وف ۵۹۸ ق) متخلص به «ظهیر» شاعر فارسی زبان و از جمله قصیده‌سرایان و معروف‌ترین شاعران ادب فارسی در عصر خویش و اصلاً از مردم فاریاب، از بلاد خراسان، در قرن ششم هجری است. وی در فاریاب (شش منزلی بلخ) به دنیا آمد و در اصفهان و نیشابور زندگی کرد و سرانجام به آذربایجان رفت و در تبریز درگذشت و در گورستان سرخاب که به مقبرة‌الشعراء معروف است، به خاک سپرده شد. ظهیر از شاعران فاضل و دانشمند بود، در زمینۀ نجوم و علوم رایج روزگار خود اطلاعاتی داشت. در جوانى به كسب علوم و اطلاعات مختلف علمى و ادبى در فاریاب و نیشابور پرداخت. هنگام اقامت در نیشابور، به مناسبت پیشگویی منجمان که گفته بودند در سال ۵۸۲ ق طوفانی روی خواهد داد، رساله‌ای نوشت و این نظر را رد کرد، اما پادشاه وقت، طغان‌شاه بن مؤید، به رساله‌اش توجه نکرد و و ظهیر در چند شعر از بی‌اعتنایی شاه نسبت به خود یاد کرده است و به سبب همین امر در ۵۸۲ ق ناگزیر نیشابور را ترك و به اصفهان به خدمت صدرالدین خجندى رفت و قصایدى در مدح وى گفت. در ۵۸۵ ق از اصفهان به مازندران و آذربایجان رفت و چند تن از اتابکان آذربایجان را مدح گفت. ظهیر، اصفهبد اردشیر بن حسن از آل‌باوند را نیز مدح گفته است. از دیگر ممدوحان ظهیر می‌توان طغرل بن ارسلان آخرین پادشاه سلجوقى، قزل ارسلان بن ایلدگز، اتابك نصرت‌‏الدین ابوبكر ایلدگز و دیگر اتابكان آذربایجان را نام برد. ظهیر بیشتر در تبریز زیست و با خاقانى شروانى، شیخ نظامى، مجیرالدین بیلقانى و جمال‏الدین عبدالرزاق اصفهانى معاصر بود، جمال‏الدین تركیب‌بندى مفصل و شیوا در مدح ظهیر دارد و ظهیر در ستایش جمال‏الدین اشعارى دارد. دیوانش بارها چاپ شده و قصایدش كه غالباً در مدح شاهان و بزرگان است محكم و متین و غزلیاتش مطبوع است. ظهیر در پایان عمر از ملازمت پادشاهان کناره‌گیری کرد و به زهد پرداخت تا چشم از جهان فرو بست. در میان قصیده‌سرایان زبان فارسی، ظهیر یکی از چهره‌های برجسته به‌شمار می‌رود و همواره در ترجیح میان او و انوری بین سخن‌سنجان اختلاف بوده است و هر یک طرفدارانی داشته‌اند. علت اینکه او را با انوری در یک سطح قرار داده‌اند و با هم سنجیده‌اند، نزدیکی شیوۀ بیان و مراتب فضل و شیوۀ خیال‌پردازی این دو سراینده است.

چهار صد شاعر برگزیدۀ پارسی‌گوی (۶۱۴- ۶۱۷)؛ دویست سخنور (۲۲۰- ۲۲۲).