فروغی بسطامی

فروغی بسطامی، میرزاعباس، فرزند آقاموسی (۱۲۱۳- ۱۲۷۴یا ۱۲۷۵ ق) شاعری که در ابتدا «مسکین» و سپس «فروغی» تخلص می‌کرد، در عتبات به دنیا آمد. در نوجوانی، پدرش از دنیا رفت. پس از چندی با مادرش به ایران آمد و نزد عموی خود دوستعلی‌خان به مازندران رفت و در ساری اقامت کرد. پس از فراگیری خواندن و نوشتن، به مطالعۀ دیوان شاعران پرداخت و غزلیاتی سرود که در آنها «مسکین» تخلص می‌کرد. پس از چندی عمویش که خزانه‌دار فتحعلی‌شاه بود، به تهران آمد و فروغی را نیز با خود آورد و غزلی را که در مدح شاه سروده بود، به او ارائه داد و شاه وی را نزد شجاع‌السلطنه به خراسان فرستاد. شجاع‌السلطنه مقام منشی‌گری به او داد و پس از چندی به علت انتساب به امیرزاده فروغ‌الدوله به «فروغی» متخلص شد. فروغی در ۱۲۴۹ ق به همراه شجاع‌السلطنه به کرمان و سپس به تهران آمد و تا زمان محمدشاه در تهران بود، ولی پس از آن به عتبات رفت. پس از بازگشت به ایران تغییر حال داد و از مردم دوری گزید. در زمان ناصرالدین‌شاه نیز مورد احترام و علاقۀ شاه بود. اشعارش ۲۰۰۰۰ بیت بوده، ولی آنچه که به ضمیمۀ دیوان قاآنی به چاپ رسیده، بیش از ۳۰۰۰ بیت نیست. فروغی بسطامی روزگاری دراز در دربار شاهان قاجار فتحعلی‌شاه، محمدشاه و ناصر‌الدین شاه بسر برد و مورد توجه این شاهان بود، ولی در اواسط عمر از مشاغل خود كناره گرفت و در عزلت و گوشه‌نشینی به ریاضت و درویشی پرداخت و در زمرۀ پیروان تصوف درآمد. شهرت عمدۀ فروغی بسطامی در غزلسرایی بود و در این هنر بر معاصران خود برتری داشت و حتی او را از بهترین غزلسرایان قرون اخیر خوانده‌اند. وی در سرودن غزلیات خود از حافظ و سعدی پیروی می‌كرد و خود نیز شیوۀ خاصی در اشعارش داشت. این شاعر توانا در اشعارش مضامین عرفانی را نیز مطرح می‌كرد و آیین تصوف را به شكل خود یعنی همان‌گونه كه بایزید بسطامی و منصور حلاج به آن اعتقاد داشتند، پذیرفته بود و این اعتقاد عمیق به تصوف كه در اشعارش مشخص است، سوءظن و انتقاد بعضی از علمای هم‌عصر او را برانگیخت. گویند كه ناصرالدین‌شاه در اوایل ‌حكومتش به فروغی بسطامی كه در اوج شهرت بود، گفت: «مردم می‌گویند تو مانند فرعون مدعی شده‌ای و انا ربكم الاعلی می‌گویی و آشكارا اظهار خدایی می‌كنی». فروغی در حالی‌كه سر بر زمین می‌سایید گفت: «این حرف بهتان محض است ... هفتاد سال است كه این طرف و آن طرف دویده‌ام و فقط هم اكنون توانسته‌ام به سایۀ خدا دست یابم».

اثرآفرینان (۴ /۲۸۷)؛ از صبا تا نیما (۱/ ۸۲- ۸۶)