کمال خجندی

کمال خجندی، کمال‌الدین مسعود (وف ٨٠٢ یا ٨٠٣ یا ٨٠٨ ق) صوفی، عارف و شاعری که متخلص به «کمال» و معروف به «شیخ کمال» بود. وی در خجند از بلاد ماوراءالنهر به دنیا آمد. در جوانی به سفر حج رفت و بعد از مراجعت در تبریز ساکن شد و چون در تصوف کامل عیار و در ارشاد نافذالکلمه و در زهد و تقوا معروف  و در شعر و ادب استاد بود، به زودی مورد اقبال خلق قرار گرفت و پیروان بسیار و مریدان وفادار از خواصّ و عوام حاصل کرد و به تبریز دل بست و به باغ و خانقاهی که سلطان جلایری برای او ساخته بود، تعلق خاطر یافت و تحت حمایت سلطان حسین جلایر (٧٧٦-٧٨٤ ق) قرار گرفت. وی در علوم ظاهری و باطنی عصر خود استاد بود و چون در تصوف و شعر و ادب تبحر داشت، پیروان و مریدان بسیاری پیدا کرد. او با شیخ زین‌الدین خوافی و مولانامحمدشیرین مغربی معاصر و معاشر بود. کمال در پی آشوب‌های تبریز، مدت ٤ سال به شهر سرای، پایتخت قبچاق رفت و مریدان بسیار در آنجا به دست آورد و با خواجه عبیدالله چاچی، عارف مشهور، ملاقات و صحبت داشت. وی در ٧۹٨ ق به تبریز بازگشت و مورد حمایت میرزامیرانشاه، فرزند تیمور قرار گرفت و در خانقاهی که داشت تا آخر عمر زیست. کمال معاصر حافظ شیرازی بود و پیشۀ شاعری نداشت، بلکه شعر را برای بیان احساسات و افکار خود و برای ارشاد و تربیت دیگران به کار می‌برد. وی غزلیات عارفانه را استادانه می‌سرود و گذشته از جامی تنها شاعری است که سعی می‌کرد غزلیاتش همه در طول یکسان باشند، یعنی از ۷ بیت تجاوز نکنند. شعر کمال با لطافت کلام و رقّت معانی و دقّت در مضمون‌آفرینی همراه است و اگرچه زندگانی او بیشتر در جانب مغرب گذشته، اما اثر لهجه‌های شرق ایران در او آشکار است. وی در غزلیاتش همۀ وجوه لطافت و سلامت سخن را جمع کرده و شعر کمال از لحاظ به کار بردن قوافی دشوار و ردیف‌های مشکل و در عین حال روانی، شباهت به سخن حسن دهلوی دارد. اشعار اصلی او از غزلیات وی است که دیوان مفصلی را همراه چند رباعی و قطعه در حدود ۸۰۰۰ بیت تشکیل می‌دهد و نسخ متعدد از آن موجود است و به چاپ رسیده است. آثارش را نخستین بار یکی از مریدانش، بعد از بازگشت او از سرای به تبریز، در سال ۷۹۸ ق جمع‌آوری کرده و آن دیوان اشعار و غزلیاتی است که پیش از رفتن از تبریز و هنگام اقامت در شهر سرای سروده بود. وی در تبریز در گذشت. در مورد زمان مرگش در تذکره‌ها تاریخ‌های متفاوتی از ۷۹۲ تا ۸۰۸ ق ذکر شده است.

تاریخ ادبیات در ایران (۳ /۱۱۳۱- ۱۱۳۷)؛ تاریخ نظم و نثر (۲۱۰- ۲۱۱)؛ فرهنگ سخنوران (۷۶۸).