گلهای تازه ۳۳
گوینده: فخری نیکزاد |
|
|
|
تا به جفایت خوشم ترکِ جفا کردهای |
این روشِ تازه را تازه بنا کردهای |
||
من ز لبت صدهزار بوسه طلب داشتم |
هر چه به من دادهای وام ادا کردهای |
||
دوش ز دست رقیب ساغرِ می خوردهای |
من به خطا رفتهام یا تو خطا کردهای |
||
خوش آنکه حلقههای سر زلف وا کنی |
دیوانگان سلسلهات را رها کنی |
||
کار جنون ما به تماشا کشیده است |
یعنی تو هم بیا که تماشای ما کنی |
||
تو عهد کردهای که نشانی به خون مرا |
من جهد میکنم که به عهدت وفا کنی |
||
تا کِی در انتظار قیامت توان نشست |
برخیز تا هزار قیامت بپا کنی |
||
خوش آنکه حلقههای سر زلف وا کنی |
دیوانگان سلسلهات را رها کنی |
||
|
|
|
فروغی بسطامی (غزل) |
آواز: ایرج
|
|
|
|
خوش آنکه حلقههای سر زلف وا کنی |
دیوانگان سلسلهات را رها کنی |
||
کارِ جنونِ ما به تماشا کشیده است |
یعنی تو هم بیا که تماشای ما کنی |
||
تو عهد کردهای که نشانی به خون مرا |
من جهد میکنم که به عهدت وفا کنی |
||
|
|
|
فروغی بسطامی (غزل) |
گوینده: فخری نیکزاد |
|
|
|
تا کِی در انتظار قیامت توان نشست |
برخیز تا هزار قیامت بپا کنی |
||
|
|
|
فروغی بسطامی (غزل) |
آواز: ایرج |
|
|
|
تا کِی در انتظار قیامت توان نشست |
برخیز تا هزار قیات بپا کنی |
||
|
|
|
فروغی بسطامی (غزل) |
گوینده: فخری نیکزاد |
|
|
|
دانی که چیست حاصل انجام عاشقی |
جانانه را ببینی و جان را فدا کنی |
||
|
|
|
فروغی بسطامی (غزل) |