گلهای تازه ۵۷
|
|
|
|
|
|
گوینده: فخری نیکزاد |
|
|
|
||
|
به اختیار دلی برد چشم یار از من |
که دور از او ببرد گریه اختیار از من |
|
||
|
دگر قرار تو با ما چنین نبود ای دل |
که خنجری شوی و بگسلی قرار از من |
|
||
|
سیهتر از سرِ زلفِ تو روزگارِ من است |
دگر چه خواهد از این بیش روزگار از من |
|
||
|
به تلخکامی از آن دلخوشم که میماند |
بسی فسانۀ شیرین به یادگار از من |
|
||
|
ترانهها فکنَد جاودانه در آفاق |
چو بر فلک شود این نالههای زار از من |
|
||
|
دمد ز تربت من لالهها چو یاد آرند |
پیاله نوش حریفان به نوبهار از من |
|
||
|
به اختیار دلی برد چشم یار از من |
که دور از او ببرد گریه اختیار از من |
|
||
|
|
|
شهریار (غزل)
|
||
آواز: محمودی خوانساری
|
|
|
|
||
|
به اختیار دلی برده چشم یار از من |
که دور از او ببرد گریه اختیار از من |
|
||
|
دگر قرارِ تو با ما چنین نبود ای دل |
که خنجری شوی و بگسلی قرار از من |
|
||
|
سیهتر از سر زلف تو روزگار من است |
دگر چه خواهد از این بیش روزگار از من |
|
||
|
به تلخکامی از آن دلخوشم که میماند |
بس فسانۀ شیرین به یادگار از من |
|
||
|
|
|
شهریار (غزل)
|
||
گوینده: فخری نیکزاد |
|
|
|
||
|
در انتظارِ تو بنشستم و سرآمد عمر |
دگر چه داری از این بیش انتظار از من |
|
||
|
شبی که از درِ مهتابی آمدی یاد آر |
چه مایه گوهر اشکی که شد نثار از من |
|
||
|
گواه عهد تو آن شب ستارگان بودند |
هنوز شاهدکانند شرمسار از من |
|
||
آواز: محمودی خوانساری | |||||
|
شبی که از در مهتابی آمدی یاد آر |
چه مایه گوهرِ اشکی که شد نثار از من |
|
||
|
گذشت کارِ من و یار شهریارا لیک |
در این میان غزلی ماند شاهکار از من |
|
||
گوینده: فخری نیکزاد | |||||
|
گذشت کارِ من و یار شهریارا لیک |
در این میان غزلی ماند شاهکار از من |
|
||
|
|
|
شهریار (غزل) |