گلهای تازه ۷۷

گوینده: آذر پژوهش





پُر کن پیاله را کاین آب آتشین

دیری است ره به حال خرابم نمی‌برد



این جام‌ها که در پی هم می‌شود تهی

دریای آتش است که ریزم به کام خویش



گرداب می‌رباید و آبم نمی‌برد





فریدون مشیری 

آواز: شجریان

پُر کن پیاله را کاین آب آتشین

دیری است ره به حال خرابم نمی‌برد



این جام‌ها که در پی هم می‌شود تهی

دریای آتش است که ریزم به کام خویش



گرداب می‌رباید و آبم نمی‌برد





فریدون مشیری

گوینده: آذر پژوهش





من با سمند سرکش و جادویی شراب

تا بیکران عالم پندار رفته‌ام



تا دشت پُر ستارۀ اندیشه‌های گرم




تا مرز ناشناختۀ ‏ مرگ و زندگی




تا کوچه باغ خاطره‌های گریزپا




تا شهر یادها




دیگر شراب هم جز تا کنار بستر خوابم نمی‌برد




هان ای عقاب عشق




از اوج قله‌های مه‌آلود دوردست




پرواز کن به دشت غم‌انگیز عمر من




آنجا ببر مرا که شرابم نمی‌برد




آن بی‌ستاره‌ام که عقابم نمی‌برد






فریدون مشیری 

آواز: شجریان





پُر کن پیاله را کاین آب آتشین

دیری است رو به حال خرابم نمی‌برد



این جام‌ها که در پی هم می‌شود تهی

دریای آتش است که ریزم به کام خویش



گرداب می‌رباید و آبم نمی‌برد



من با سمند سرکش و جادویی شراب

تا بیکران عالم پندار رفته‌ام



تا دشت پُر ستارۀ اندیشه‌های گرم




تا کوچه باغ خاطره‌های گریز پا




تا شهر یادها




دیگر شراب هم جز تا کنار بستر خوابم نمی‌برد




هان ای عقاب عشق

از اوج قله‌های مه‌آلود دوردست




پرواز کن به دشت غم‌انگیز عمر من




آنجا ببر مرا که شرابم نمی‌برد




آن بی‌ستاره‌ام که عقابم نمی‌برد




در راه زندگی با این همه تلاش و تمنّا و تشنگی




با اینکه ناله می‌کشم ازدل که آب، آب




دیگر فریب هم به سرابم نمی‌برد




پُر کن پیاله را





فریدون مشیری 


گوینده: آذر پژوهش





در راه زندگی با این‌همه تلاش و تمنّا و تشنگی




با اینکه ناله می‌کشم از دل که آب، آب




دیگر فریب هم به سرابم نمی‌برد




پُر کن پیاله را






فریدون مشیری 

آواز: شجریان





پُر کن پیاله را کاین آب آتشین

دیری است ره به حال خرابم نمی‌برد



این جام‌ها که در پی هم می‌شود تهی

دریای آتش است که ریزم به کام خویش



گرداب می‌رباید و آبم نمی‌برد





فریدون مشیری 

Back to programme page