گلهای تازه ‏۹۸

گوینده: فخری نیکزاد

 

 

از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران

رفتم از کوی تو امّا عقب سر نگران

ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی

تو بمان و دگران وای به حال دگران

 

 

 

شهریار (غزل)

تصنیف: شهیدی

 

 

 

از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران

رفتم از کوی تو لیکن عقب سر نگران

ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی

تو بمان و دگران وای به حال دگران

می‌روم تا که به صاحبنظری باز رسم

مَحرم ما نبوَد دیدۀ کوته‌نظران

می‌روم تا که به صاحبنظری باز رسم

مَحرم ما نبوَد دیدۀ کوته‌نظران

دلِ چون آینۀ اهل صفا می‌شکند

که ز خود بی‌خبرند این ز خدا بی‌خبران

سهل باشد همه بگذاشتن و بگذشتن

کاین بود عاقبت کارِ جهانِ گذران

 




 

شهریار (غزل)

گوینده: فخری نیکزاد

 

 

 

من آخر سر به صحرا می‌گذارم

تو را در خانه تنها می‌گذارم

 

 

 

شهریار (غزل)

گوینده: فخری نیکزاد

 

 

نپنداری که دیگر کار امروز

چو رنجیدم به فردا می‌گذارم

ولی در پشت سر باشد نگاهم

چو از کویت برون پا می‌گذارم

حبیب از روز تنهایی میندیش

چو رفتم جان و دل جا می‌گذارم

تو قدر من نمی‌دانی تو را هم

به حال خویشتن وا می‌گذارم

 

 

 

شهریار (غزل)

آواز: شهیدی

 

 

 

من آخر سر به صحرا می‌گذارم

تو را در خانه تنها می‌گذارم

نپنداری که دیگر کار امروز

چو رنجیدم به فردا می‌گذارم

ولی در پشت سر باشد نگاهم

چو از کویت برون پا می‌گذارم

حبیب از روز تنهایی میندیش

چو رفتم جان و دل جا می‌گذارم

 

من آخر سر به صحرا می‌گذارم

 

تو قدر من نمی‌دانی تو را هم

به حال خویشتن وا می‌گذارم

من آخر سر به صحرا می‌گذارم

تو را در خانه تنها می‌گذارم

ببین سود محبّت شهریارا

که من سر روی سودا می‌گذارم

 

من آخر سر به صحرا می‌گذارم

 

 

 

 

شهریار (غزل)

گوینده: فخری نیکزاد

 

 

 

ببین سود محبت شهریارا

که من سر روی سودا می‌گذارم

گردش ای چرخ به کامم کردی

قرعۀ بخت به نامم کردی

 

 

 

 

شهریار (غزل)

گوینده: فخری نیکزاد

 

 

تو هما اوج‌نشینی ز چه روی

آشیان بر لب بامم کردی

خواجه بفروختیم صد ره و باز

به یکی حلقه غلامم کردی

برو ای دوست حلالت نکنم

زندگی را تو حرامم کردی

عمر هجران تو هم گشت تمام

لیک روزی که تمامم کردی

 

 

 

شهریار (غزل)

تصنیف: شهیدی

 

 

 

گردش ای چرخ به کامم کردی

قرعۀ بخت به نامم کردی

خواجه بفروختیم صد ره و باز

به یکی حلقه غلامم کردی

 

واله به جامم کردی واله به جامم کردی

 

برو ای دوست حلالت نکنم

زندگی را تو حرامم کردی

عمر هجران تو هم گشت تمام

لیک روزی که تمامم کردی

 

واله به جامم کردی واله به جامم کردی

 

برو ای دوست حلالت نکنم

زندگی را تو حرامم کردی

عمر هجران تو هم گشت تمام

لیک روزی که تمامم کردی

 

واله به جانم کردی واله به جانم کردی

 

 

 

 

شهریار (غزل)

Back to programme page