برگ سبز ۹۹
گوینده: روشنک | |||||
چشم بگشا که جلوه دلدار این تماشا چوبنگری گویی |
به تجلی است از درودیوار لیس فی الدارغیره دیار |
||||
منسوب به عطار (قصیده) | |||||
گوینده: روشنک | |||||
گفته بودم كه بهاری تو و گلزاری تو نو بهارست و همه در پی عیشاند و نشاط دل ما را ز چه رانی ز شفاخانهٔ خویش |
مهربانی و وفاكیشی و دلداری تو چه كنم ای دل غمدیده گرفتاری تو ای كه گویند طبیب دل بیماری تو |
||||
نظام وفا (غزل) | |||||
ما نقد عافیت به می ناب دادهایم آن شعلهایم كز نفس گرم سینهسوز كامی نبردهایم از آن سیمتن رهی |
خار و خس وجود به سیلاب دادهایم گرمی به آفتاب جهانتاب دادهایم ز دور بوسه بر رُخ مهتاب دادهایم |
||||
رهی معیری (غزل) | |||||
آواز: محمودی خوانساری | |||||
ساقی نداده ساغرچندان نموده مستم از بس قدح كشیدم در كوی میفروشان |
كز خود خبر ندارم در عالمی كه هستم هم جامه را دریدم هم شیشه را شكستم |
||||
فروغی بسطامی (غزل) | |||||
یكی درد و یكی درمان پسندد من از درمان و درد و وصل و هجران |
یكی وصل و یكی هجران پسندد پسندم آنچه را جانان پسندد |
||||
باباطاهر (دوبیتی) | |||||
كیفیت جنون را از من توان شنیدن همچون صبا فروغی از هر طرف دویدم |
كز عشق آن پری رو زنجیرها گسستم لیكن به هیچ حیلت از دام او نجستم
|
||||
فروغی بسطامی (غزل) | |||||
گوینده: روشنک | |||||
زیبد كه ز درگاهت نومید نگردد باز | آن كس كه به امیدی بر خاك درت افتد | ||||
عراقی (غزل) | |||||
این هم برگ سبزی بود تحفهٔ درویش، علی نگهدار شما. | |||||