گلهای رنگارنگ ۱۵۰
دکلمه: پیمان |
|||||
ازلطف توهیچ بنده نومید نشد لطفت به کدام ذرّه پیوست دَمی |
مقبول تو جزمقبل جاوید نشد کان ذرّه به ازهزارخورشید نشد |
||||
مولانا (رباغی) | |||||
دکلمه: پیمان | |||||
باترانه ای از دیوان شمس مولانا که زینت بخش این برنامۀ مخصوص قرارگرفته غزلی ازفخرالدین ابراهیم عراقی درآهنگ بیات زند با صدای ذبیحی به سمع صاحبدلان می رسانیم و آنگاه با ترانه ای ازهاتف این برنامه را پایان می دهیم . |
|||||
دکلمه: پیمان | |||||
فردا که به محشراندرآید زن و مرد من عشق تورا به کف نهم پیش آرم |
ازبیم حساب روی ها گردد زرد گویم که حساب من ازاین باید کرد |
||||
مولانا (غزل) | |||||
آواز: ذبیحی | |||||
فردا که به محشراندرآید زن و مرد من عشق تورا به کف نهم پیش آرم |
ازبیم حساب روی ها گردد زرد گویم که حساب من ازاین باید کرد |
||||
مولانا (غزل) | |||||
آواز: ذبیحی | |||||
عشق شوقی درنهاد ما نهاد داستان دلبران آغاز کرد |
جان ما را درکف آن وانهاد آرزویی دردل شیدا نهاد |
||||
دکلمه: روشنک | |||||
قصۀ خوبان به نوعی بازگفت | آتشی در پیر و در برنا نهاد | ||||
آواز: ذبیحی | |||||
قصۀ خوبان به نوعی بازگفت رمزی ازسرارباده کشف کرد از خُمستان جرعه ای بر خاک ریخت عقل مجنون در کف لیلی سپرد |
آتشی در پیر و در برنا نهاد راز مستان جمله برصحرا نهاد جنبشی در آدم و حوا نهاد جان وامق در لب عَذرا نهاد |
||||
دکلمه: روشنک | |||||
عقل مجنون درکف لیلی سپرد | جان وامق در لب عَذرا نهاد | ||||
آواز: ذبیحی | |||||
بَهر آشوب دل سودائیان | خال فتنه بررخ زیبا نهاد | ||||
دکلمه: روشنک | |||||
از پی برگ و نوای بلبلان نام ننگ ما همه برباد داد |
رنگ و بویی برگُل رعنا نهاد نام ما دیوانه و رسوا نهاد |
||||
نام ننگ ما همه برباد داد | نام ما دیوانه و رسوا نهاد | ||||
آواز: ذبیحی | |||||
نام ننگ ما همه برباد داد چون عراقی را دراین ره خام یافت |
نام ما دیوانه و رسوا نهاد جان ما بر آتش سودا نهاد |
||||
عراقی (غزل) | |||||
دکلمه: پیمان | |||||
با حریفان چونشینی و زنی جامی چند گرچه دربادیۀ عشق به منزل نرسی |
یاد کن یاد زناکامی وناکامی چند اینقدربس که در این راه زنی گامی چند |
||||
هاتف اصفهانی (غزل) | |||||
گوینده: پیمان | |||||
این هم چند گُلی بود رنگارنگ از گُلزاربی همتای ادب ایران . همیشه شاد و همیشه خوش باشید . | |||||