گلهای رنگارنگ ۳۰۵
ترانه: شهیدی | |||||
تو ای آهوی من كجا می گریزی خدا خواست پیوند عشق تو با من |
چه كردم كه بی اعتنا می گریزی ز من یا ز كار خدا می گریزی |
||||
شاعر ناشناس (غزل) | |||||
دکلمه: روشنك | |||||
باز بر خاك درت روی نیاز آوردم دامن اشكی و افسانۀ جانسوز غمی است |
آن دلی را كه شكستی به تو باز آوردم آنچه از خلوت شب های دراز آوردم |
||||
(ابوالحسن ورزی) | |||||
آواز: شهیدی | |||||
پای سرو بوستانی در گل است هر كه چشمش بر چنان روی اوفتاد نیك خواهانم نصیحت می كنند شوق را بر صبر قوت غالب است بذل جاه و مال و ترك نام و ننگ "سعدیا" نزدیك رای عاشقان |
سرو ما را پای معنی در دل است طالعش میمون و فالش مقبل است خشت بر دریا زدن بی حاصل است عقل را با عشق دعوی باطل است در طریق عشق اول منزل است خلق مجنونند و مجنون عاقل است |
||||
سعدی (غزل) | |||||
ترانه: شهیدی | |||||
شیدا شده ام چه كنم با دل ز جهان دل بر كندم تا شوری پیدا كردم ز تو نوشین لب باشد هم درمان و هم دردم شب هجران جای می خوناب دل می نوشم تو سیه چشم از چشمم تا دوری من بیمارم تو لب می گون داری من اشك گلگون دارم |
چه كنم با دل ز جدایی تو پریشان مو كردی چون مجنون صحرا گردم دلم از خون چون مینا لبریز و من خاموشم ز خیالت برخیزد بوی گل از آغوشم تو سیه گیسو هر شب در خواب و من بیدارم ز تو دل گر برگیرم از غم دیگر می میرم |
||||
به خدا دور از رویت از جان شیرین سیرم | |||||
(معین کرماشاهی) | |||||
روشنك: | |||||
همیشه شاد و همیشه خوش باشید. | |||||