گلهای رنگارنگ ۳۵۸
دکلمه: آذر پژوهش | |||||
ما چشمۀ نوریم بتابیم و بخندیم | ما زندۀ عشقیم نمردیم و نمیریم | ||||
رهی معیری (غزل) | |||||
ترانه : الهه | |||||
چشمی بدین سو كن به من رو كن كه آشفته دلم افسانه ام كردی به دیوانه گری در این جهان یك سر رها دیگر من از آب و گلم دیوانه ام كردی ز آشفته سری تو كجا من و دل به كجا بشنو ز صاحب نظران رسم و ره بی خبری تو بیا كه كنی ز وفا گاهی به افسون شدگان مهری ز صاحب نظری ز تو آن عهد و پیمان باور كرده دلم چه كنم جامۀ غم در بر كرده دلم همه شب همچو شمعی سوزد ز آتش جان سحر از خاك كویت بر سر كرده دلم |
|||||
معینی کرمانشاهی (غزل) | |||||
دکلمه: آذر پژوهش | |||||
سری كجاست كه در آن هوای كوی تو نیست "شرف" حكایت بی تابی تو سوخت مرا |
دلی كجاست كه در آرزوی روی تو نیست مگو مگو كه مرا تاب گفتگوی تو نیست |
||||
(شرف قزوینی) | |||||
آواز : قوامی | |||||
دست گیرید و به دستم می گلفام دهید تا به دوشم ز خرابات به میخانه برند تا دل زار من آرام بگیرد نفسی دست گیرید و به دستم می گلفام دهید |
بادۀ پخته بدین سوختۀ خام دهید سوی رندان در میكده پیغام دهید یك نفس مژده ای از وصل دلآرام دهید بادۀ پخته بدین سوختۀ خام دهید |
||||
خواجوی کرمانی (غزل) | |||||
دکلمه: آذر پژوهش | |||||
رخ تو چگونه بینم كه تو در نظر نیایی چه كسی تو باری ای جان كه ز غایت كمالت |
خبر تو از كه پرسم كه تو در خبر نیایی چو به وصف تو در آیم تو به وصف در نیایی |
||||
عطار (غزل) | |||||
الهه ترانه | |||||
چشمی بدین سو كن به من رو كن كه آشفته دلم افسانه ام كردی به دیوانه گری در این جهان یك سر رها دیگر من از آب و گلم دیوانه ام كردی ز آشفته سری تو كجا من و دل به كجا بشنو ز صاحب نظران رسم و ره بی خبری تو بیا كه كنی ز وفا گاهی به افسون شدگان مهری ز صاحب نظری ز تو آن عهد و پیمان باور كرده دلم چه كنم جامۀ غم در بر كرده دلم همه شب همچو شمعی سوزد ز آتش جان سحر از خاك كویت بر سر كرده دلم |
|||||
معینی کرمانشاهی (غزل) | |||||