گلهای رنگارنگ ۴۸۰
دکلمه: فیروزه امیر معز |
|||||
كی بی تو دم زدم كه دل مبتلا نسوخت جز شمع كس بر آتشم امشب نداشت دست |
از آه گرم سینه جدا دل جدا نسوخت جز بهر آشنا جگر آشنا نسوخت |
||||
شاپور تهرانی(غزل) | |||||
ترانه: سیما بینا | |||||
نداند رسم یاری بی وفا یاری که من دارم وگردل را به صدخواری رهانم ازگرفتاری گهی خواری کشم ازتوگهی دستی زنم برسر ز پند همنشین درد جگرسوزم فزون تر شد رهی آن مَه به سوی من به چشم دیگران بیند |
به آزاردلم کوشد دل آزاری که من دارم دل آزاری دگرجوید دل زاری که من دارم به کوی دلفریبان این بُود کاری که من دارم هلاکم می کند آخر دل آزاری* که من دارم نداند قیمت عشقم خریداری که من دارم |
||||
رهی معیری(غزل) | |||||
دکلمه: فیروزه امیر معز | |||||
تا دل نسوختم دل گرمی نیافتم ننهاد تیغ جور زکف تا مرا نکُشت |
افسرده آن که سینه به داغ جفا نسوخت ننشست آتش غضبش تا مرا نسوخت |
||||
شاپور تهرانی(غزل) | |||||
دکلمه: فیروزه امیر معز | |||||
گفتمش:"گُل" رُخش دمید که من گفتمش:" کیست بندۀ قد تو ؟" گفتمش:" کیست بهترازخورشید؟" گفتمش:" کیست بیخود ازغم تو؟" |
گفتمش:" غنچه" لب گزید که من سرو از باغ سَرکشید که من پرده از روی خود کشید که من گُل به تن پیرهن درید که من |
||||
سینای اصفهانی (غزل) |
|||||
آواز: ایرج | |||||
آرام تو رفتار به سرو چمن آموخت رنگین چوگُل ازمِی به شبستان شدی و شمع افروختن و سوختن و جامه دریدن |
تمکین تو شوخی به غزال خُتن آموخت ازشعلۀ رخسار تو افروختن آموخت پروانه زمن شمع زمن گُل زمن آموخت |
||||
طالب آملی(غزل) | |||||
دکلمه: فیروزه امیر معز | |||||
ره سپردم ناله کردم بر سَر راهت نشستم چون شراب ارغوانی خوش به رگهایم دویدی |
دل ربودی عشوه کردی دردل وجانم نشستی چون فروغ شادمانی خوش به چشمانم نشستی |
||||
ادیب برومند (غزل) |
|||||