برگ سبز ۲
گوینده: پیمان | |||||
چشم بگشا که جلوهٔ دلدار این تماشا چو بنگری گویی |
به تجلی است از در و دیوار لیس فیالدار غیرهُ دیّار |
||||
|
|
منسوب به عطار (قصیده) | |||
گوینده: پیمان | |||||
شاهدی از دکان باده فروش حلقۀ بندگی پیر مغان کرده بسته زنّار همچو ترسایان گفتم ای دستگیر مخموران جام گیتی نمای داد به من گر تو خواهی که شوی اندکی محرم گفتم این باده از پیالۀ کیست تا که از پیر دیر پرسیدم هیچکس زین حدیث لب نگشود که سراسر جهان و هر چه در اوست |
به رهی میگذشت سرخوش دوش کرده چون دُرّ عاشق در گوش جام بر دست و طیلسان بر دوش از کجا میرسی چنین مدهوش گفت زین باده جرعهای کن نوش در خرابات راز را می پوش که ز سودای کیست این همه جوش که ز سودای کیست این همه جوش ناگهان چنگ برکشید خروش عکس یک پرتوی است از رُخ دوست |
||||
شاه نعمت الله ولی (ترجیع بند) | |||||
آواز: ذبیحی | |||||
خواهم ای دل محو دیدارت کنم واله آن ماه رُخسارت کنم |
جلوهگاه روی دلدارت کنم بستۀ آن زُلف طرارت کنم |
||||
در بلای عشق دلدارت کنم | |||||
تا شوی آواره از شهر و دیار بگسلی زنجیر عقل و اختیار |
تا شوی بیگانه از خویش و تبار سر به صحرا پسنهیدیوانهوار |
||||
پای بند طرهٔ یارت كنم | |||||
ساعتی در خود نگر تا كیستی در جهان بهر چه عمری زیستی |
از كجای و ز چه جایی چیستی جمع هستی را بزن بر نیستی |
||||
از حسابت تا خبردارت کنم | |||||
از جمادی بردمت پس در نبات خُرّمت کردم زباد التفات |
وندر آنجا دادمت رزق و حیات چون ز خارستان تن یابی نجات |
||||
باز راجع سوی گلزارت کنم | |||||
باز خواهم دربه در گردانمت مطلق از جنس بشر گردانمت |
از حقیقت با خبر گردانمت ثابت از دور دگر گردانمت |
||||
پس درون چون نقطه سیارت كنم | |||||
قصه کوته بنده شو در کوی من | تا به دل بینی چو موسی روی من | ||||
زنده گردی چون مسیح از بوی من | عاشقانه چون کنی روی سوی من | ||||
در مقام قُرب احضارت کنم | |||||
صفی علیشاه (مسمط) | |||||
گوینده: پیمان | |||||
ما در دو جهان غیر خدا یار نداریم مسكین و فقیریم و به كاشانهٔ دنیا |
ما جز غم او هیچ دگر كار نداریم با نیك و بد هیچ كسی كار نداریم |
||||
مولانا (رباعی) | |||||
گوینده: پیمان | |||||
زیبد كه زدرگاهت نومید نگردد باز | آنکس که به امیدی بر خاک درت افتدپ | ||||
عراقی (غزل) | |||||
این هم برگ سبزی بود تحفهٔ درویش، شب بخیر، علی نگهدار شما |