برگ سبز ۲۵۸
|
|
|
|
|
|
گوینده( آذر پژوهش) |
|
|
|
|
|
|
تا ماه رسیده آهم امشب |
آهم نرسد به ماهم امشب |
|
||
بی ماه رخش نخفته چشمم |
ای ماه تویی گواهم امشب |
||||
امشب زتو دیده ام نگاهی |
در حسرت آن نگاهم امشب |
||||
بی جرم تو رانده دوشم از بزم |
من آمده عذر خواهم امشب |
||||
|
|
رفیق اصفهانی |
|||
منِ سرگشته به دست تو كجا افتادم |
دست من گیر خدا را كه زپا افتادم |
||||
پیش از این كز لب و دندان تو یابم كامی |
چون زبان در دهن خلق خدا افتادم |
||||
|
|
سلمان ساوجی |
|||
تو جفا كردی و من باز وفا می آرم |
كه حق صحبت دیرینه بجا می آرم |
||||
دم بدم دست غمت خون دل ما ریزد |
هر نفس جان دگر من زكجا می آرم |
||||
|
|
بسات سمرقندی |
|||
آواز (شجریان) |
|
|
|||
خبرت هست كه بی روی تو آرامم نیست |
طاقت بار فراق اینهمه ایامم نیست |
||||
میل آن دانه خالم نظری بیش نبود |
چون بدیدم ره بیرون شدن از دامم نیست |
||||
شب بر آنم كه مگر روز نخواهد بودن |
بامدادت چو ببینم طمع شامم نیست |
||||
به سرا پای تو ای دوست كه از دوستیت |
خبر از دشمن و اندیشه زدشنامم نیست |
||||
دوستت دارم اگر لطف كنی ور نكنی |
به دو چشم تو كه چشم از تو به انعامم نیست |
||||
|
|
سعدی (غزل) |
|||
گوینده( آذر پژوهش) |
|
||||
شب كند زار چو غیرم زدر یار جدا |
در جدا گریه كند بر من و دیوار جدا |
||||
غیر از یار جدا چون نشد از چاره من |
عاقبت من شدم از یار به ناچار جدا |
||||
|
|
بسات سمرقندی |
|||
|
|
||||
|
|
|
|
|
|