برگ سبز ۲۷



دکلمه: روشنک
	چشم بگشا چشم بگشا كه جلوهٔ دلدار این تماشا چو بنگری گویی	به تجلی است از در و دیوار لیس فی‌الدار غیرهُ دیّار
			منسوب به عطار (قصیده)

دکلمه: اکبر مشکین
	ز مبدأ جود تا به اقصای وجود غواص خرد ز هر طرف غوص نمود	از مكمن غیب تا به پیدایش هود دُری چو علی نیافت در بحر وجود
			ابوعلی سینا (غزل)

دکلمه: اکبر مشکین
	از خانقه و صومعه و مدرسه رستیم ما مست و خرابیم و طلبكار شرابیم	در كوی مغان با می و معشوق نشستیم با آنكه چو ما مست و خراب است خوش هستیم
			شمس مغربی (غزل)

دکلمه: اکبر مشکین
	دردسری می‌دهیم باد صبا را	تا برساند به دوست قصهٔ ما را
			اوحدی مراغی (غزل)

دکلمه: اکبر مشکین
	ما مست و خرابیم و طلبكار شرابیم	با آنكه چو ما مست و خراب است خوش هستیم
			شمس مغربی (غزل)
دکلمه: اکبر مشکین
	دردسری می‌دهیم باد صبا را	تا برساند به دوست قصهٔ ما را
			اوحدی مراغی (غزل)


آواز: غلام‌حسین بنان
	خوشا خوشا كسی كه ز عشقش دمی رهایی نیست دل رمیدهٔ شوریدگان رسوایی دل رمیدهٔ شوریدگان رسوایی غلام همت درویش قانعم كو را غلام همت درویش قانعم كو را غلام همت درویش قانعم كو را به كُنج عُزلت از آن روی گشته‌ام خرسند به كُنج عُزلت از آن روی گشته‌ام خرسند به كُنج عُزلت از آن روی گشته‌ام خرسند	غمش ز رندی و ميلش به پارسایی نيست شكسته‌ای است كه در بند مومیایی نیست شكسته‌ای است كه در بند مومیایی نیست سر بزرگی و سودای پادشاهی نیست سر بزرگی و سودای پادشاهی نیست سر بزرگی و سودای پادشاهی نیست كه دیگرم هوس صحبت ریایی نیست كه دیگرم هوس صحبت ریایی نیست كه دیگرم هوس صحبت ریایی نیست
			عبید زاکانی (غزل)

دکلمه: اکبر مشکین
	چه میل است كه من سوی تو دارم	چه عشق است اینكه بر روی تو دارم

	نبُرد خنجر آن پیوندها را	كه من با هر سر موی تو دارم
			ناشناس (غزل)

دکلمه: روشنک
	زیبد كه زدرگاهت نومید نگردد باز	آن‌ كس كه به امیدی بر خاك درت افتد
			عراقی (غزل)



	این هم برگ سبزی بود تحفهٔ، درویش، علی نگه‌دار شما.

Back to programme page

برگ سبز ۲۷

لطفآ به گلها کمک کنید

We ask you, humbly, to help.

برگ سبز ۲۷

لطفآ به گلها کمک کنید

We ask you, humbly, to help.

Golha.co.uk | خبرهای گلها را دریافت کنید