یک شاخه گل ۹۶
یك شاخه گل برنامه شماره ۹۶ | |||||
گوینده: روشنک | |||||
ما و دل سودا زده سرمست الستیم با عشق تو دیوانه و با جام تو سرمست |
بر گشته زمیخانه دو آشفته مستیم چون نیست شدیم از همه با عشق تو هستیم |
||||
صفای اصفهانی (غزل) | |||||
دکلمه: روشنك | |||||
دلی یا دلبری یا جان و یا جانان نمی دانم به جز تو در همه عالم دگر دلبر نمی بینم |
همه هستی توئی، فی الجمله، این و آن نمی دانم به جز تو در همه گیتی دگر جانان نمی دانم |
||||
عراقی (غزل) | |||||
آواز: گلپایگانی | |||||
عاشقان مستند و ما دیوانه ایم چون ندارم با خلایق الفتی ما به عقل خویشتن بیگانه ایم در ازل دادند چون جام الست كس نگردد واقفِ اسرارِ ما شمس تبریزی چه دانی سّر عشق |
عارفان شمعند و ما پروانه ایم خلق پندارد ما دیوانه ایم لاجرم دُردی كش میخانه ایم تا ابد ما مست آن پیمانه ایم زآنكه همچون گنج در ویرانه ایم بستهٔ فتراك آن جانانه ایم |
||||
منسوب به دیوان شمس از مولانا (غزل) | |||||
دکلمه: روشنك | |||||
ساقی بده پیمانه ای زان می كه بی خویشم كند زان می كه در شبهای غم بارد فروغ صبحدم |
برحُسنِ شور انگیزِ تو، عاشق تر از پیشم كند غافل كند از بیش و كم، فارغ ز تشویشم كند |
||||
دکلمه: سلطانی و روشنك | |||||
نورِ سحر گاهی دهد، فیضی كه می خواهی دهد سوزد مرا، سازد مرا، در آتش اندازد مرا |
با مسكنت شاهی دهد، سلطانِ درویشم كند وز من رها سازد مرا، بیگانه با خویشم كند |
||||
دکلمه: روشنك | |||||
بستاند ای سرو سهی، سودای هستی از رهی | یغما كند اندیشه را، دور از بد اندیشم كند | ||||
رهی معیری (غزل) | |||||
روشنك: | پیوسته دلت شاد و لبت خندان باد . | ||||
گوینده خانم از رادیو: | شاخه گلی كه نثار شد شماره ۹۶ بود كه با همكاری آقایان گلپایگانی، پرویز یاحقی و فرهنگ شریف تنظیم یافته.آهنگ سه گاه از آقای بدیع زاده، غزل آواز از شمس تبریزی. اشعار متن برنامه از صفای اصفهانی، عراقی و رهی معیری. گوینده روشنك . | ||||