برگ سبز ۴۰
گوینده:روشنک | |||||
چشم بگشا كه جلوهٔ دلدار این تماشا چو بنگری گویی |
به تجلی است از در و دیوار لیس فیالدار غیرهٔ دیّار |
||||
منسوب به عطار (قصیده) | |||||
گوینده: پیمان | |||||
آشكارا نهان كنم تا چند گر چه من دور ماندهام ز برت |
دوست میدارمت به بانگ بلند با خیال تو كردهام پیوند |
||||
عراقی (غزل) | |||||
گوینده: روشنک | |||||
گر زحال دل خبر داری بگو مرگ را دانم ولی تا كوی دوست |
ور نشانی مختصر داری بگو راه اگر نزدیكتر داری بگو |
||||
عراقی (غزل) | |||||
آواز: ادیب خوانساری | |||||
گر زحال دل خبر داری بگو مرگ را دانم ولی تا كوی دوست |
ور نشانی مختصر داری بگو راه اگر نزدیكتر داری بگو |
||||
مولانا (رباعی) | |||||
آتش عشق است كاندر نی فتاد نی حدیث راه پُر خون میكند همچو نی زهری و تریاقی كه دید با لب دمساز خود گر جفتمی گر نبودی نالهٔ نی راهبر |
جوشش عشق است كاندر می فتاد قصههای عشق مجنون میكند همچو نی دمساز و مشتاقی كه دید همچو نی من گفتنیها گفتمی نی جهان را پُر نكردی از شكر |
||||
مولانا (مثنوی) | |||||
گوینده: روشنک | |||||
آتش است این بانگ نای و نیست باد آتش عشق است كاندر نی فتاد |
هر كه این آتش ندارد نیست باد جوشش عشق است كاندر می فتاد |
||||
آواز: ادیب خوانساری | |||||
نی چه زیبا مطرب است ای عاشقان | مطربم باز ای شراب آمد بدان | ||||
مولانا (مثنوی) | |||||
گوینده: پیمان | |||||
آشكارا نهان كنم تا چند گر چه من دور ماندهام ز برت آنچنان در دلی كه پنداری |
دوست میدارمت به بانگ بلند با خیال تو كردهام پیوند ناظرم در تو دائم ای دلبند |
||||
مولانا (غزل) | |||||
گوینده: روشنک | |||||
زیبد که ز درگاهت نومید نگردد باز | آنکس که به امیدی بر خاک درت افتد | ||||
عراقی (غزل) | |||||
این هم برگ سبزی بود تحفهٔ درویش، علی نگهدار شما. | |||||