گلهای رنگارنگ ب۲۵۸
دکلمه: روشنک | |||||
قربان مقدمت كه به بزم من آمدی دیدم ستاده سرو به پا سر فكنده گل |
چون نور در دو دیده و جان در تن آمدی گفتم یقین كه باز تو در گلشن آمدی |
||||
حبیب خراسانی (غزل) | |||||
نیمه هشیاریم و یك نیم دگر مستانه ایم عقل اگر با ما بود از عهد دیرین آشنا |
لطفی ای ساقی كه ما محتاج یك پیمانه ایم بگذر از ما گو كه نیز از خویشتن بیگانه ایم |
||||
حبیب خراسانی (غزل) | |||||
آواز: قوامی | |||||
مستغنی است از همه عالم گدای عشق عشق و اساس عشق نهادند بر دوام پروانه محو كرد در آتش وجود خویش آنها كه نام آب بقا وضع كرده اند |
ما و گدایی در دولت سرای عشق هرگز خلل پذیر نگردد بنای عشق یعنی كه اتحاد بود انتهای عشق گفتند نكته ای ز دوام و بقای عشق |
||||
وحشی بافقی (غزل) | |||||
آواز: قوامی | |||||
دل بردی از من به یغما ای ترك غارتگر من عشق تو در دل نهان شد دل زار و تن ناتوان شد اول دلم را صفا داد آینه ام را جلا داد |
دیدی چه آوردی ای دوست از دست دل برسرمن رفتی چو تیر و كمان شد از بار غم پیكر من آخر به باد فنا داد عشق تو خاكستر من |
||||
صفای اصفهانی (غزل) | |||||
دکلمه: روشنک | |||||
بده ای ساقی بزم آن قدح هوش زدای بده آن باده كه در پرده سرا چون نوشند |
كه به یك باره كند ریشه اندیشه ز جای غم و اندوه نگردد بدر پرده سرای |
||||
حبیب خراسانی (غزل) | |||||
ترانه: الهه | |||||
نمی دانم چه در پیمانه كردی جانم | نمی دانم چه در پیمانه كردی جانم | ||||
تو لیلی وش مرا دیوانه كردی | جانم دیوانه كردی خدا خدا | دیوانه كردی جانم |
|||
چه شد اندر دل من جا گرفتی | مكان در خانه ویرانه كردی جانم | ||||
ویرانه كردی خدا خدا ویرانه كردی جانم | |||||
ای تو تمنای من یار زیبای من | تویی لیلای من | ای تو تمنای من یار زیبای من | |||
مرا مجنون صفت دیوانه كردی | جانم دیوانه كردی | خدا خدا دیوانه كردی جانم | |||
(عارف قزوینی) | |||||