برگ سبز ۶۰
گوینده: روشنک | |||||
چشم بگشا كه جلوهٔ دلدار این تماشا چو بنگری گویی |
به تجلی است از در و دیوار لیس فیالدار غیرهُ دیّار |
||||
منسوب به عطار (قصیده) | |||||
گوینده: روشنک | |||||
دل شكستهٔ ما آهش ار اثر دارد | دعا كنیم كه خدایش شكستهتر دارد | ||||
قاآنی شیرازی (غزل) | |||||
بی حجابانه درآ از در كاشانهٔ ما | كه كسی نیست به غیر از تو در این خانهٔ ما | ||||
شاعر ناشناس | |||||
گوینده: روشنک | |||||
نه همین شكایت از دست جفای یار دارم تو همی به تار مویت گره بر سر گره زن مكشید بعد مرگ از دل من خدنگ او را به كجا گریزم از تو كه نشان داغ عشقت |
گلهها ز دست بیمهری روزگار دارم چه غم آن كه من به دل عقدهٔ بیشمار دارم كه همین ز دورهٔ عمر به یادگار دارم به دل شكسته چون لالهٔ داغدار دارم |
||||
نظام وفا (غزل) | |||||
آواز:عبدالعلی وزیری | |||||
تا كی به تمنای وصال تو یگانه هر كس به زبانی سخن وصل تو گوید گه معتكف دیرم و گه ساكن مسجد |
اشكم بود از هر مژه چون سیل روانه بلبل به غزلخوانی و قمری به ترانه یعنی كه تو را میطلبم خانه به خانه |
||||
گوینده: عبدالعلی وزیری | |||||
مقصود من از كعبه و بتخانه تویی تو | مقصود تویی كعبه و بتخانه بهانه | ||||
آواز:عبدالعلی وزیری | |||||
مقصود من از كعبه و بتخانه تویی تو حاجی به ره كعبه و من طالب دیدار امید بهایی به وفور كرم توست |
مقصود تویی كعبه و بتخانه بهانه او خانه همی جوید و من صاحب خانه نه از عمل خویش و نه از اهل زمانه |
||||
عصمت بخاریی (غزل) |
|||||
تصنیف: عبدالعلی وزیری | |||||
آن دل كه تواش دیده بدی خون شد و رفت سالی به هوای عشق سیری میكرد |
وز دیدهٔ خون گرفته بیرون شد و رفت لیلی صفتی بدید و مجنون شد و رفت |
||||
شیخ بهایی (رباعی) | |||||
گوینده: روشنک | |||||
زیبد كه ز درگاهت نومید نگردد باز | آنكس كه به امیدی بر خاك درت افتد | ||||
عراقی (غزل) | |||||
این هم برگ سبزی بود تحفهٔ درویش، علی نگهدار شما | |||||