یک شاخه گل ۲۴۹
یک شاخه گل برنامهٔ شمارهٔ ۲۴۹ | |||||
دکلمه: نورالدین ثابت ایمانی |
|||||
هر جا که شدم از تو در آنجا اثری بود |
در هر سری از شوق تو شور دگری بود | ||||
روین دولت آبادی (غزل) |
|||||
دکلمه: آذر پژوهش | |||||
سوی که روم من که دلم سوی تو باشد | روی که ببینم که به از روی تو باشد | ||||
شاعر ناشناس | |||||
بیا که رایت منصور پادشاه رسید جمال بخت زروی ظفر نقاب انداخت |
نوید فتح و بشارت به مهر و ماه رسید کمال عدل به فریاد دادخواه رسید |
||||
دکلمه: نورالدین ثابت ایمانی | |||||
سپهر دور خوش اکنون کند که ماه آمد | جهان به کام دل اکنون رسد که شاه رسید | ||||
حافظ (غزل) | |||||
دکلمه: آذر پژوهش | |||||
منم که دیده به دیدار دوست کردم باز زمشکلات طریقت عِنان متاب ای دل |
چه شُکر گویمت ای کار ساز بنده نواز که مرد راه نیاندیشد از نشیب و فراز |
||||
حافظ (غزل) | |||||
مقیّدان تو از ذکر غیر خاموشند | بخاطری که توئی دیگران فراموشند | ||||
شاعر ناشناس | |||||
آواز:عبدالوهاب شهیدی | |||||
در چهرهٔ مه رویان انوار تو می بینم در مسجد و میخانه جویای تو می باشم هر جا که روم نالم چون بلبل شوریده |
در لعل گهر باران گفتار تو می بینم در کعبه و بتخانه رخسار تو می بینم سرتا سر عالم را گلزارِ تو می بینم |
||||
فیض کاشانی (غزل) | |||||
الا ای همای همایون نظر فلک را گهر در صدف چون تو نیست |
خجسته سروشِ مبارک خبر فریدون و جم را خلف چون تو نیست |
||||
حافظ (ساقی نامه) | |||||
مغنّی بزن آن نو آئین سرود مرا با عدو عاقبت فرصتست |
بگو با حریفان به آواز رود که از آسمان مژدهٔ نصرتست |
||||
حافظ (مغنی نامه) | |||||
دکلامه: نورالدین ثابت ایمانی | |||||
هر جا که شدم از تو در آنجا اثری بود در بی خبران حسرت دیدار تو دیدم |
در هر سری از شوق تو شور دگری بود از عشق تو در بی خبران هم خبری بود |
||||
روین دولت آبادی (غزل) |
|||||