یک شاخه گل ۳۴۱
یک شاخه گل دماغ پرور | از خرمن صد گیاه بهتر | ||||
دکلمه: آذر پژوهش | |||||
کاشکی چون تو کسی داشتمی کی غمم بودی اگر در غم تو |
یا به تو دسترسی داشتمی نفسی همنفسی داشتمی |
||||
خاقانی شروانی (غزل) | |||||
خون ریزی و ناندیشی عیّار چنین خوشتر هر روز به هشیاری جان و دلم آزاری انصاف غمت دادم کز بهر غمت زادم |
دل دزدی و بگریزی طرّار چنین خوشتر مست آیی و عذر آری آزار چنین خوشتر غم می خورم و شادم غمخوار چنین خوشتر |
||||
خاقانی شروانی (غزل) | |||||
سراینده این اشعار شیوا افضل الدین خاقانی است وی در آغاز شاعری حقایقی تخلص می کرد ولی بعدها کلمهٔ خاقانی را برگزید و به این تخلص شهرت یافت خاقانی بی تردید از بزرگترین سخنسرایان فارسی و از ارکان ادبیات ایران است او چه در قصیده و چه در غزل شیوه ای خاص و منحصر به خود دارد و پس از وی عدهٔ کثیری از شاعران سبک و طریقهٔ او را پیروی نموده اند خاقانی شروانی در ابداع مضامین بلند و ایجاد ترکیبات خاص و بیان معانی دشوار استادی قوی مایه بوده و در رشته های مختلفهٔ شعر آثار تابناکی از خود باقی گذارده است بجز دیوان قصیده و غزل یک مثنوی نیز بنام تحفت العراقین به رشتهٔ نظم کشیده است از مشهور ترین آثار خاقانی قصیدهٔ ایوان مدائن است که با این مطلع آغاز می شود. | |||||
هان ای دل عبرت بین از دیده نظر کن هان | ایوان مدائن را آیینهٔ عبرت دان | ||||
وفاتش در اواخر قرن ششم هجری و در حدود سال ۵۹۵ در شهر تبریز اتفاق افتاده است | |||||
آواز: عبدالوهاب شهیدی | |||||
خون ریزی و ناندیشی عیّار چنین خوشتر هر روز به هشیاری جان و دلم آزاری انصاف غمت دادم کز بهر غمت زادم |
دل دزدی و بگریزی طرّار چنین خوشتر مست آیی و عذر آری آزار چنین خوشتر غم می خورم و شادم غمخوار چنین خوشتر |
||||
خاقانی شروانی (غزل) | |||||
هر روز به هر دستی رنگی دگر آمیزی صد برگ بیارایی هر جا که تو بنشینی صد برگ بیارایی هر جا که تو بنشینی |
هر لحظه به هر چشمی شوری دگر انگیزی صد شهر بهم ریزی هر جا که تو بر خیزی صد شهر بهم ریزی هر جا که تو بر خیزی |
||||
خاقانی شروانی (غزل) | |||||
کاشکی چون تو کسی داشتمی کی غمم بودی اگر در غم تو |
یا به تو دسترسی داشتمی نفسی همنفسی داشتمی |
||||
خاقانی شروانی (غزل) | |||||