یک شاخه گل ۳۵۳
دکلمه: فیروزه امیر معز | |||||
بهار آمد به صحرا و در و دشت | جوانی هم بهاری بود و بگذشت | ||||
بابا طاهرعریان (دو بیتی) | |||||
در دامنهٔ مصفا و با طراوت الوند کوه روشن دلی جهان دیده و شوریده ناله های درد ناک خود را با زمزمهٔ جویباران و آهنگ نسیم در هم آمیخته بود و با مرغان بهاری همنوایی می کرد شکوه ای آتشین و نغمه ای جانسوز داشت شعر او نجوایی بود که دردمند خسته جانی با دل خود می کرد و قطرهٔ اشکی بود که شمع فروزانی بر دامن خود فرو می ریخت کلامش ساده و طبیعی و از هر گونه صنعتگری و نقشبندی عاری بود بدین جهت عارف و عامی و شهری و روستایی ترانه های او را از بر داشتند و با خود زمزمه می کردند. | |||||
نسیمی کز بُن آن کاکل آید چو شب گیرم خیالت را در آغوش |
مرا خوشتر زبوی سنبل آید سحر از بسترم بوی گل آید |
||||
بابا طاهرعریان (دو بیتی) | |||||
او از رنگ تعلق آزاد و از جامهٔ تکلف عریان بود و بدین مناسبت عریان تخلص می کرد روح تابناکش مانند آیینهٔ صبحگاه غباری نپذیرفته و جان پاکش همچون نام او طاهر بود ترانه های او همچون گل های وحشی و لاله های کوهستانی ساده و دلآویز است و مانند جویبار مترنّمی نرم و شفاف رقت و لطافتی که در این نغمه ها نهفته است در جان صاحبدلان اثری مستی آفرین دارد و طایر اندیشه را به صحراهای خیال انگیز می کشاند بعضی از تذکره نویسان او را معاصر عین القضاهّ همدانی یعنی در حدود سال ۵۲۵ و برخی وی را هم عهد خواجه نصیر ۶۷۲ هجری شمرده اند . | |||||
دلی دارم خریدار محبت لباسی بافتم بر قامت دل |
کز و گرم است بازار محبت زپود محنت و تار محبت |
||||
بابا طاهرعریان (دو بیتی) | |||||
آواز: عبدالوهاب شهیدی | |||||
دو زلفونت بُوَد تار ربابم تو که با مو سر یاری نداری |
چه می خواهی از این حال خرابم چرا هر نیمه شُب آیی به خوابم |
||||
تو که نوشم نه ای نیشم چرایی تو که مرهم نه ای ریش دلم را |
تو که یارم نه ای پیشم چرایی نمکپاش دل ریشم چرایی |
||||
دلی دارم خریدار محبت لباسی بافتم بر قامت دل |
کز و گرم است بازار محبت زپود محنت و تار محبت |
||||
زکشت خاطرم جز غم نروید زصحرای دل بی حاصل مو |
زباغم جز گل ماتم نروید گیاه نا امیدی هم نروید |
||||
دلی دارم چو مرغ پا شکسته به مو گویی که طاهر تار بنواز |
چو کشتی بر لب دریا نشسته صدا کی می دهد تار گسسته |
||||
بابا طاهر عریان (دو بیتی) | |||||
دکلمه: فیروزه امیر معز | |||||
زکشت خاطرم جز غم نروید زصحرای دل بی حاصل من |
زباغم جز گل ماتم نروید گیاه نا امیدی هم نروید |
||||
بابا طاهر عریان (دو بیتی) | |||||