یک شاخه گل ۴۱۳
یك شاخه گل، برنامۀ شمارۀ ۴۱۳ | |||||
دکلمه: آذر پژوهش | |||||
حاشا كه به كس شكایتی از تو كنم با هیچكس آشناییم غیر تو نیست |
یا شكوۀ بی نهایتی از تو كنم هم پیش تو گر حكایتی از تو كنم |
||||
صهبای قمی (غزل) | |||||
دکلمه: آذر پژوهش | |||||
جوانی و دولت به كاری نیاید درین فصل گل هر چه داری به می ده |
از این به اگر روزگاری نیاید مبادا كه دیگر بهاری نیاید |
||||
شاعر ناشناس (غزل) | |||||
دکلمه: آذر پژوهش | |||||
به روز ازل بسته ام عهد و پیمان اگر باده نوشم به روی تو نوشم |
كه من تا ابد در وفای تو باشم اگر زنده باشم برای تو باشم |
||||
شاعر ناشناس (غزل) | |||||
آواز: شجریان | |||||
چنان در قید مهرت پای بندم گهی بر درد بی درمان بگریم نه مجنونم كه دل بر دارم از دوست چه جان ها در غمت فرسود و تن ها وگر در رنج سعدی راحت تست |
كه گویی آهوی سر در كمندم گهی بر حال بی سامان بخندم مده گر عاقلی ای خواجه پندم نه تنها من اسیر و مستمندم من این بیداد بر خود می پسندم |
||||
سعدی (غزل) | |||||
دکلمه: آذر پژوهش | |||||
از چرخ ستیزه كار خواری تا كی آتش به رواق نُه فلک باید زد |
از دشمن و دوست شرمساری تا كی؟ ای شعلۀ آه پرده داری تا كی ؟ |
||||
شاعر ناشناس (رباعی) | |||||
ترانه: پروین | |||||
ببرد خواب از سر ما با گلخندی به سحرگه دلبر من خندان گردد بینم در چشمت شور جوانی را چون در برت آیم بر پای تو سایم پیشانی را |
لب می نوشت گل آغوشت خوانم از رویت راه نهانی را از رویت یك سو كن مویت را |
||||
پوشاندی از چشمم رویت را | |||||
دل به برم می رقصد چو نه | گیسوی سیه سر بر دوشت | چو بلغزد پای نگه در آغوشت | |||
زخدا خواهم كه شبی چون گیسویت عشق من تو كه قدر وفا نمی دانی گر سخن به مراد دلم نمی گویی یارب زآیین وفا آگاهش كو |
به پریشانی بنهم سر در گوشت نكته ای زکتاب صفا نمی خوانی از چه رو به نگاهی دلم نمی جویی گذرم بر خوبان بوده بسی |
||||
كم دیدم چون تو كسی | |||||
همه امیدم تو ، همه چیزم تو | كه ربود از من دل ، تو عزیزم تو | ||||
سیمین بهبهانی (ترانه) | |||||