سروش اصفهانی

سروش اصفهانی، میرزامحمدعلی، فرزند قنبرعلی اصفهانی قرنی (۱۲۲۸- ۱۲۸۵ ق) شاعری که متخلص به «سروش» و ملقب به «خان» و «شمس‌الشعراء»بود. وی در قرنِ اصفهان به دنیا آمد و تحصیلات خود را در همان‌جا به پایان برد. از دوران نوجوانی از طبعی سرشار و موزون بهره‌مند بود و مورد توجه و تربیت حاج‌سیّدمحمدباقر رشتی واقع شد که علاوه بر ریاست خاصه و عامه؛ دارای کمالات علمی بود. از اصفهان به گلپایگان رفت و سپس به تهران آمد و پس از چندی به اتفاق شاهزاده محسن‌میرزا متخلص به دارا به تبریز رفت و مورد اکرام و انعام وی واقع شد و لقب «شمس‌الشعراء» یافت. اقامت او در تبریز ۱۴ سال به طول انجامید و بعد از مرگ محمدشاه قاجار در ۱۲۶۴ ق، به همراه ناصرالدین‌شاه به تهران آمد و بهمن میرزا والی آذربایجان پسر چهارم عباس میرزا نایب‌السلطنۀ فتحعلی‌شاه از دو نفر از فضلای عهد خود تقاضا کرد که الف لیله و لیله عربی را از نثر و نظم به فارسی ترجمه کنند. یکی از ‌آنها ملاعبداللطیف طسوجی پدر مظفرالملک بود که متن نثر الف لیله و لیله عربی را به نثر فارسی عالی فصیح درآورد و دوم سروش اصفهانی بود که ترجمۀ اشعار عربی الف لیله و لیله به شعر فارسی به او محول شد و وی در نهایت به خوبی از عهدۀ این کار برآمد که بهتر از آن تصور نمی‌شود، به این معنی که به جای اشعار عربی کتاب مزبور الف لیله و لیله بعضی جاها بر حسب مناسب سیاق اشعار مشهور استادان شاعران فارسی را درج گردانید و بعضی جاهای دیگر اشعار عربی کتاب مزبور را خود وی به شعر فصیح ملیح بلیغ فارسی ترجمه نمود و به این طریق این ترجمۀ فارسی الف لیله و لیله که امروزه در دست است؛ یک مخزن الاشعار بسیار نفیسی از بهترین و فصیح‌ترین و شیرین‌ترین اشعار فارسی است و اشعار فارسی این الف لیله و لیله فارسی به مراتب عدیده از اصل اشعار عربی کتاب مزبور ـ که اغلب اشعارش سخیف و عامیانه است ـ عالی‌تر و فصیح‌تر و بلیغ‌تر است. وی از جوانی كسب كمال و معرفت كرد و استعداد فطری خود را در سرودن اشعار نشان داد. مدتی در قم و كاشان بسر برد و از همان آغاز شاعری را مایۀ كسب و معیشت خود قرار داد. سروش هم زمان با جلوس ناصرالدین‌شاه از تبریز به تهران رفت و با لقب «شمس‌الشعراء» شاعر رسمی دربار شد و ناصرالدین‌شاه و شاهزادگان را مدح گفت تا در ۵۷ سالگی در تهران در گذشت و در قم به خاک سپرده شد. از آثارش می‌توان شمس‌المناقب، در ستایش پیامبر (ص) و ائمۀ اطهار (ع)؛ روضة‌الانوار، در ذكر واقعۀ كربلا؛ اردیبهشت‌نامه؛ ساقی‌نامه؛ الهی‌نامه؛ دیوان وی به‌نام زینة‌المدایح را نام برد. او به روش انوری، فرخی و معزی شعر می‌سرود. از مطالع بسیار مشهور سروش که نام او را مخلد کرده است، یکی در مدح ناصرالدین‌شاه و دیگری قتل خان خیوه است.

از صبا تا نیما (۱/ ۸۶- ۹۳)؛ سرآمدان فرهنگ  و تاریخ ایران در دورۀ  اسلامی (۱ /۴۵۲- ۴۵۳).