منوچهری دامغانی

منوچهری دامغانی ابوالنجم احمد بن قوص بن احمد منوچهری دامغانی (وف ۴۳۲ ق) شاعر، متخلص به «منوچهری» در دامغان به دنیا آمد. تخلص وی از نام منوچهربن قابوس بن وشمگیر زیاری گرفته شده است. منوچهری در آغاز كار، در دربار آن امیر زیاری بسر می‌برد، اما در دیوان او مدحی یا حتی نامی از آن امیر نیامده است. کودکی ‌وی در سرزمین دامغان و گذشت و در نوجوانی به گرگان و طبرستان سفر کرد و به خدمت زیاریان درآمد، ولی از آغاز ارتباطش با غزنویان اطلاع روشنی موجود نیست. جز آن‌که در منابع آمده که او در ایام كودكی چنان زیرك و زرنگ بود كه هر نوع شعری را به بدیهه می‌گفت. همین حدت ذهن و ذكاء بسیارش باعث شد كه در جوانی به آموختن ادب عربی، حفظ اشعار شاعران بزرگ تازی‌گوی بپردازد و بر احوال و آثار شاعران پارسی احاطه یابد. منوچهری علاوه بر زبان فارسی به زبان عربی نیز مسلط بود. او هم‌چنین به نجوم، دین، طب، نحو، تاریخ و اساطیر نیز احاطه داشت. هم‌چنان‌که خود گوید: «‌من بدانم: علم دینی و علم طب و علم نحو/ تو ندانی دال و ذال و راء و زاء و سین و شین.» در مورد استادان و مربیان ابوالنجم منوچهری اطلاعی در دست نیست. گویند منوچهری، شاگرد ابوالفرج سگزی بوده است، هر چند که می‌توان در صحیح بودن این خبر، تردید داشت و شك نمود. در زمان لشکرکشی سلطان مسعود غزنوی در ۴۲۶ ق سلطان او را از ری به خدمت خود فرا خواند و منوچهری وارد دربار غزنویان شد. وی بر اثر جوانی و جودت ذهن و شیرینی زبان در خدمت مسعود دستگاهی داشت و به این دلیل محسود دیگران بود. قصاید و مسمطاتی که از او در دست است، بیش‌تر در مدح سلطان مسعود و چند تن از رجال درگاه او از جمله علی بن عبیدالله صادق سپهسالار و خواجه احمد بن عبدالصمد، وزیر سلطان مسعود و خواجه طاهر دبیر، کدخدای ری و ابوسهل زوزنی از رجال مسعود و ابوالحسن بن حسن و فضل بن محمد و خواجه محمد و ... شعر می‌گفته است. از شاعران معاصرش فرخی، زینبی علوی، عسجدی و عنصری است، اما از نظر ادبی او همواره عنصری را استاد خود خوانده است. پس از مرگ امیر منوچهر، منوچهری به ری رفته و مدتی در ملازمت طاهر دبیر، حاكم ری سر کرد. به دنبال آن در سال ۴۲۶ ق سلطان مسعود غزنوی او را به دربار خود فرا خواند. دوران حیات دامغانی دورۀ رونق حكومت غزنویان است. مشهورترین مسمط فارسی را منوچهری سروده است: «خیزید و خز آرید كه هنگام خزان است/ باد خنك از جانب خوارزم روان است.» مسمط از مبدعات منوچهری است، زیرا قبل از او در اشعار فارسی، اثری از آن دیده نشده است. منوچهری زیاد عمر نكرد. مرگش در زمان جوانی رُخ داد. از شاگردانش اطلاع چندانی در دست نیست، اما از میان شاعران بعد از او، لامعی گرگانی كارش را در سرودن مسمط دنبال كرد. در شعر منوچهری آثار ایران قدیم و كهن جلوۀ بسیاری دارد. او از نوروز، مهرگان، بهمنچه و سده نام می‌برد و جشن‌های ایران باستان را می‌ستاید. منوچهری به دلیل پرداختن به سبك خراسانی و نام‌آوری در آن شیوه، هم‌ردیف شاعران بزرگی هم‌چون رودكی، فرخی، عنصری، دقیقی و كسائی مروزی است. شاعران معاصر منوچهری نیز بزرگانی مانند زینبی علوی و عسجدی بودند. شاعر در مایۀ قصیده و گاهی در مایۀ مسمط ترانه‌سرایی می‌كند. وی در این موارد توانایی بسیاری دارد. جهان منوچهری، جهان صبوحی زدگان خرم دل، شیدایان گل پرست و دوستداران طبیعت است. اندوه فلسفی در جهان او راه ندارد. وی شاعری تشبیه‌ساز بود كه توصیف‌های تازه و سرشاری از بدایع طبیعت را به دست داده است. تشبیهات منوچهری در قصیدۀ معروف «شبی فرو هشته به دامن» زنده، گهرمند، ذهن‌گرا، شیوا و هیجان‌انگیز است. منوچهری وقتی به مدح ممدوح می‌پردازد، باز هم از عوامل طبیعت استفاده كرده و به منظره‌ای می‌پردازد كه از طراوت و تازگی بهره ‌دارد. در شعر منوچهری، نام پرده‌ها و آهنگ‌ها، نشان‌دهندۀ توجه شاعر به موسیقی است. شعر منوچهری با طبیعت موسیقی بسیار نزدیك است، به آن علت دائم از نام ابزار و وسیله‌های موسیقی، نام پرندگان، هماهنگی درختان و سبزه‌ها و گل‌ها و پرندگان و آهنگ‌های موسیقی سخن می‌راند. منوچهری دامغانی از بزرگان شاعران خوش قریحه و شیرین سخن زبان فارسی است. منوچهری با وجود جوانی، اطلاعات وسیعی در شعر و ادب فارسی و عربی داشت، چنان‌که در اشعارش از مضمون‌ها و اسلوب شاعران عربی بسیار استفاده کرده و اغلب لغت‌های نادر و غریب عربی را در اشعار خود ذکر کرده و بعضی از قصاید معروف شاعران عرب را نیز استقبال کرده است. وی علاوه بر زبان و ادب عرب و در علم طب و نجوم دست داشته و اصطلاحات نجومی در اشعارش دیده می‌شود. موسیقی در اشعار وی جایی ویژه دارد، چنان‌که اشارۀ وی به مقام‌ها و گونه‌های موسیقی ایرانی و نیز بسیاری از سازها در اشعارش بیانگر دانش گستردۀ وی در موسیقی است. از نسخه‌های قدیمی دیوان منوچهری چیزی بجا نمانده است. قدیم‌ترین نسخۀ آن یادگار صفویه است. نسخه‌های پیشین آن، با این‌که اندک نیست، انباشته از تحریفات نسخه‌نویسان است. از این‌رو تصحیح و چاپ دیوان منوچهری بسیار دشوار است. پس از آکازیمیرسکی، محمد دبیر سیاقی دیوان منوچهری را بر بنیاد ۳۶ نسخۀ دیگر تصحیح و چاپ کرد.

دانشنامۀ ادب فارسی، ادب فارسی در افغانستان (۳/  ۹۸۴- ۹۸۷)؛ اثرآفرینان (۵ /۳۰۲)؛ تاریخ ادبیات در ایران (۱ /۵۸۰- ۵۹۷).