گلهای تازه ۳۶

گوینده: فخری نیکزاد

مرده بُدم زنده شدم گریه بُدم خنده شدم

دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم

مولوی (غزل)

گوینده: فخری نیکزاد

دیدۀ ‏ سیرست مرا جانِ دلیرست مرا

زهرۀ شیرست مرا زُهره تابنده شدم

گفت که تو مست نه‌ای رو که از این دست نه‌ای

رفتم و سرمست شدم و ز طرف آکنده شدم

گفت که دیوانه نه‌ای لایق این خانه نه‌ای

رفتم و دیوانه شدم سلسله‌ بندنده شدم

مولوی (غزل)

گوینده: فخری نیکزاد

گفت که تو شمع شدی قبلهٔ این جمع شدی

شمع نیم جمع نیم دود پراکنده شدم

مولوی (غزل)

گوینده: فخری نیکزاد

مرده بُدم زنده شدم گریه بُدم خنده شدم

دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم

مولوی (غزل)

اواز: گلپا

مرده بُدم زنه شدم گریه بُدم خنده شدم

دولتِ عشق آمد و من دولتِ پاینده شدم

گفت که دیوانه نئی لایق این خانه نئی

رفتم و دیوانه شدم سلسله بندنده شدم

گفت که تو مست نئی رو که از این دست نئی

رفتم و سرمست شدم وز طرب آکنده شدم

گفت که تو شمع شدی قبلۀ این جمع شدی

شمع نیم جمع نیم دود پراکنده شدم

مرده بُدم زنده شدم گریه بُدم خنده شدم

دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم

مولوی (غزل)

گوینده: فخری نیکزاد

گفت که تو کشته نئی در طرب آغشته نه‌ای

پیش رخِ زنده کُنش کشته و افکنده شدم

مولوی (غزل)