گلهای تازه ۱۰۰

گوینده: روشنک

مژدۀ وصل تو کو کز سر جان برخیزم

طایر قدسم و از دام جهان برخیزم

به وَلای تو که گر بندۀ ‏ خویشم خوانی

از سر خواجگی کون و مکان برخیزم

بر سر تربت من با می و مطرب بنشین

تا به بویت ز لَحَد رقص‌کنان برخیزم

مژدۀ وصل تو کو کز سر جان برخیزم

طایر قدسم و از دام جهان برخیزم

حافظ (غزل)

آواز: شجریان

مژدۀ وصل تو کو کز سر جان برخیزم

طایر قدسم و از دام جهان برخیزم

به وَلای تو که گر بندۀ ‏ خویشم خوانی

از سر خواجگی کون و مکان برخیزم)

حافظ (غزل)

گوینده: روشنک

بر سر تر بت من با می و مطرب بنشین

تا به بویت ز لحَد رقص‌کنان برخیزم

بر سر تربت من با می و مطرب بنشین

تا به بویت ز لحَد رقص‌کنان برخیزم

حافظ (غزل)

آواز: شجریان

یا رب از ابر هدایت برسان بارانی

پیشتر زان‌که چو گردی ز میان برخیزم

روز مرگم نفسی مهلت دیدار بده

تا چو حافظ ز سر جان و جهان برخیزم

حافظ (غزل)

گوینده: روشنک

یا رب از ابر هدایت برسان بارانی

پیشتر زان‌که چو گردی ز میان برخیزم

روز مرگم نفسی مهلت دیدار بده

تا چو حافظ ز سر جان و جهان برخیزم

حافظ (غزل)

آواز: شجریان

تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود

سر ما خاکِ در پیر مغان خواهد بود

بر سر تربت ما چون گذری همت خواه

که زیارتگه رندان جهان خواهد بود

حافظ (غزل)

گوینده: روشنک

ساقی نفسم ز غم  فرو بست
آن می که چو اشک من زلال است

می ده که به می ز غم توان رست
در مذهب عاشقان حلال است

نظامی (مثنوی لیلیو مخنون)

آواز: شجریان

ساقی نفسم ز غم فرو بست

می ده که به می ز غم توان رست

آن می که چو اشک من زلال است

در مذهب عاشقان حلال است

نظامی (مثنوی لیلیو مخنون)