گلهای رنگارنگ ۲۴۷
دکلمه: روشنك | |||||
افسردۀ از یار جدایی است دل من از رهگذرم دور شوید و بگریزید |
سرگشتۀ افتاده ز پایی است دل من دیوانۀ از بند رهایی است دل من |
||||
آواز : گلپایگانی | |||||
افسردۀ از یار جدایی است دل من از رهگذرم دور شوید و بگریزید |
سر گشتۀ افتاده ز پایی است دل من دیوانۀ از بند رهایی است دل من |
||||
دکلمه: روشنك | |||||
در محفل من گوش دل و جان بگشایید عمری است دلم ساخته با هر چه بلا هست |
افسون گر افسانه سرایی است دل من تا عشق بداند چه بلایی است دل من |
||||
آواز : گلپایگانی | |||||
افسردۀ از یار جدایی است دل من كم دانه بریزید كه در گلشن گیتی از رهگذرم دور شوید و بگریزید با درد كشان سر كشی ای چرخ نزیبد در محفل من گوش دل و جان بگشایید عمری است دلم ساخته با هرچه بلا هست افسردۀ از یار جدایی است دل من |
سر گشتۀ افتاده ز پایی است دل من دل كنده ز هر برگ و نوایی است دل من دیوانۀ از بند رهایی است دل من بر بام تو آزاده همایی است دل من افسونگر افسانه سرایی است دل من تا عشق بداند چه بلایی است دل من سر گشتۀ افتاده ز پایی است دل من |
||||
روشنك: | |||||
مرده است دلم قاتل او را بشناسید | خود كشتۀ بر دست حنایی است دل من | ||||
(معینی كرمانشاهی) | |||||
ترانه :الهه در مایه افشاری می خواند | |||||
ای جوانی رفتی ز دستم در خون نشستم غم پیری نبود دیری كه در هم شكستم |
|||||
(نواب صفا) | |||||
سلطانی: | |||||
از رهگذرم دور شوید و بگریزید | دیوانۀ از بند رهایی است دل من | ||||
معینی كرمانشاهی (غزل) | |||||
روشنك: | |||||
همیشه شاد و همیشه خوش باشید. | |||||