گلهای رنگارنگ ۲۵۷
گوینده: روشنک | |||||
با صاحبدلی که علاقه ای وافر به موسیقی اصیل ایرانی دارد و نظرمحبتی به برنامۀ گلها، سخن از ارکسترگلها بود و می گفت: " شگرف است آنچه که می شنوم ؛ در عین اینکه از موسیقی اصیل ایرانی منحرف نیستید هماهنگی مطبوعی به گوش می رسانید؛ سال ها بود آرزوی آن داشتم که ماهم، مانند دیگر کشورهای مترقی، ارکستری داشته باشیم که آهنگ های اصیل ایرانی را اجرا کند و ضمن رعایت هماهنگی، از حیطه و خصیصۀ موسیقی ایرانی خارج نشود. وه چه لذتی است درآن لحظات که صدای کمان ویلن ها چون پر پروانه نرم انعکاس پیدا می کند و طنین غمی دلپذیر هماهنگیشان می بخشد" . |
|||||
گوینده: روشنک | |||||
ونیز می گفت:" از مضراب تار، نوای نی و آوای دل انگیز سوزناک چه گویم که چسان مناظری فریبا وگیرا برپردۀ خاطرات می کشند؛ چه رنگها برآن می ریزند و چه سایه روشن ها چون مخملی خواب و بیداردردیدگان تخیل منعکس می سازند ". |
|||||
گوینده: روشنک | |||||
گفتم:" آنچه ازعلاقه مندی مطلع می شنوم گرانبهاست ، چون حقیقت است، بی شایبه است، دور از مجامله است و رافع خستگی؛ ولی این تحسین و ترغیب معطوف به دیگری است و به حق شایستۀ اوست. کسی که پایه گذارموسیقی نوین ایران است و مبتکر طریقه ای که در ثبت نغمات و آهنگ ها خصیصۀ موسیقی ملی ما محفوظ ماند" . | |||||
گوینده: روشنک | |||||
اگر امروزه ما هم می توانیم ـ البته با توجه به امکانات فعلی کشور ـ آهنگهای اصیل ایرانی را به گوش جهانیان برسانیم ، اگر به گوش مستمعین بیگانه این چنین آهنگ هایی یکنواخت و متضمن تکرارهای خسته کننده نیست، اگرتوانسته ایم در قدرت صدا و تنوع آن در ارکستر به جایی برسیم ، نتیجۀ زحماتی است که استادی عالیقدر در زمینۀ موسیقی ایرانی و ثبت و تنظیم و هماهنگ ساختن آن کشیده است، زحماتی که وی نیز مستمرا سال ها به منظور تربیت و تعلیم فرزندانی متحمل گردیده که امروزه ازمفاخر موسیقی علمی ایران به شمار می روند . | |||||
گوینده: روشنک | |||||
این استاد در راه مهیا و مساعد ساختن محیط سی و چند سال پیش برای چنان تحولاتی اندیشه ها کرد، رنج ها برد، نومیدی ها کشید و از تلخی نومیدی با بیانی ملکوتی که از اعماق دل خسته اش بر می خاست ، تنها به دل های حساس شکوه ها برد. |
|||||
گوینده: روشنک | |||||
گفتیم اندیشه ها کرد و رنج ها برد، تدبیرها نمود تا بدانیم هنرچیست و موسیقیدان را در جهان مترقی چه احترامی است و چنین هنرمندانی را با رامشگران چه فرقی وچه فاصله ای است . |
|||||
گوینده: روشنک | |||||
آنچه گفتیم ازاستاد علینقی وزیری است. آوای دل استاد نیزذشنیدنی است. وی معمولا بیان دل را با هماهنگی کامل ارکسترذبه سمع صاحبدلان می رسانید ، ولی گاه هم با سازی که نواختنش را به کمال رسانیده بود . سازش تار بود . از آن جهت تار را برگزیده بود که از وسایل و ادوات ایرانی موسیقی ملی ماست و تنظیمش همانند وفق و انطباق آن با اصول علمی موسیقی سابقه نداشت و کسی را تا آن زمان، یعنی سی و اندی سال پیش، حوصلۀ چنین تنظیم و وفق و انطباقی نبود. | |||||
ترانه: مرضیه | |||||
دل برده ای از دستم ز آهنگ تو من مستم | چون عاشق سازهستم من دل به تارت بستم | ||||
من دل به تارت بستم | |||||
با پنجه های چون باز گیری تو پردۀ ساز از پنجگاه و از شور در خاطر افکنی شور |
با ساز کنی آواز از دل برون کنی راز گاه از نوا و ماهور اندوه دل کنی دور، |
||||
اندوه دل کنی دور | |||||
|
|
||||
آهنگ سازت در گوش آید برد از سر هوش دست از تو کی توان شست؟ |
هشیار گردد مدهوش گیتی کند فراموش کِی چون تو می توان جست؟ |
||||
هرگز نمی شوی سست چون سعی وعزم در توست | |||||
گل گلاب(ترانه) | |||||
گوینده: روشنک | |||||
ترانه ای که به سمع رسید از استاد گل گلاب است که در وصف تاراستاد سروده. استاد وزیری در ساختن آهنگ هایی در اشعار متقدمین بیشتر راغب بود واز اشعار سخنوران نامی مولانا، سعدی و حافظ را برگزیده بود. توجه فرمایید این قطعه ای است ازآهنگی که استاد برچند بیتی از مثنوی معنوی ساخته و عبدالعلی وزیری خوانده است: | |||||
ترانه: عبدالعلی وزیری | |||||
من به هر جمعیتی نالان شدم هرکسی ازظن خود شد یارمن |
جفت بدحالان و خوشحالان شدم وز درون من نجست اسرارمن |
||||
مولوی ( مثنوی) | |||||
گوینده: روشنک | |||||
واین هم آهنگی دیگرکه استاد برچند بیتی از غزل مشهور شیخ اجل، سعدی، ساخته است: | |||||
ترانه: بنان | |||||
من بی مایه که باشم که خریدارتوباشم ؟ تو مگرسایۀ لطفی به سر بخت من آری خویشتن برتونبندم که من ازخود نپسندم |
حیف باشد که تو یارمن و من یار توباشم که من این قدرندارم که به مقدار تو باشم که توهرگزگل من باشی و من خارتوباشم |
||||
سعدی (غزل) | |||||
ترانه: بنان | |||||
نه توگفتی که به جا آرم و گفتم که نیاری تن آسوده نداند که دل خسته چه باشد ای خردمند که گفتی نکنم چشم به خوبان |
عهد و پیمان وفاداری و دلبندی و یاری ؟ من گرفتار کمندم تو چه دانی که سواری ؟ به چه کارآیدت آن دل که به خوبان نسپاری ؟ |
||||
سعدی (غزل) | |||||
گوینده: روشنک | |||||
این بود مختصری دربارۀ استاد وزیری که در پیشرفت موسیقی نوین ایران، به ویژه ارکستر، سهمی بزرگ دارد . همیشه شاد وهمیشه خوش باشید. |
|||||