گلهای رنگارنگ ۲۷۵
گوینده: روشنک | |||||
خاكی و ترا مشك ختن دانستم دردا كه من آنم كه تو می دانستی |
خاری و ترا سرو سمن دانستم افسوس تو آن نه ای كه من دانستم |
||||
عمادی شهریاری (رباعی) | |||||
مُردم ز رشك چند ببینم كه جام می | لب بر لبت گذارد و قالب تهی كند | ||||
(فیاض لاهیجی) | |||||
|
|
||||
در سینه ام هنوز دل مضطری به جاست ای غم عبث خیال سفر آمدت به سر |
برقی هنوز در دل خاكستری به جاست ما را هنوز سینه غم پروری به جاست |
||||
شاعر ناشناس (رباعی) | |||||
ترانه : پروین | |||||
با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی | تا بی خبر بمیرد در عین خود پرستی | ||||
حافظ (غزل) | |||||
عزیز دلم یار خوشگلم شمع محفلم بیا عزیز دل من بیا یار خوشگل من من از نوشین لبت مدهوش و مستم بی تو نمانم خدا |
یا من از تو جدا نمیشم من از تو رضا نمیشم من از روز ازل دل بر تو بستم خدا بیا آرام جانم بیا دردت به جانم بیا بنشین كه دل بردی ز دستم |
||||
(شیدا) | |||||
آواز :قوامی | |||||
سروی چو تو می باید تا باغ بیاراید | ور در همه باغستان سروی نبود شاید | ||||
در عقل نمی گنجد در وهم نمی آید | |||||
چندان دل مشتاقان بربود لب لعلت هر كس سر سودایی دارند و تمنایی |
كاندر همه شهر اكنون دل نیست كه برباید من بنده فرمانم تا دوست چه فرماید |
||||
دکلمه: شمسی فضل اللهی | |||||
من بنده فرمانم تا دوست چه فرماید | |||||
آواز: قوامی | |||||
حقا كه مرا دنیا بی دوست نمی باید ساقی بده و بستان داد طرب از دنیا گویند چرا سعدی از عشق نپرهیزد |
با تفرقۀ خاطر دنیا به چه كار آید كاین عمر نمی ماند وین عهد نمی پاید كاین عمر نمی ماند وین عهد نمی پاید |
||||
سعدی (غزل) | |||||
دکمه : شمسی فضل الهی |
|||||
به كوی دوست مرا بار بر گل افتاده | فتاده بار من اما به منزل افتاده | ||||
(شاعر ناشناس) | |||||
ترانه : پروین | |||||
از بس به تار زلفت دل ها گرفته منزل | من دل كجات جویم یك زلف و این همه دل | ||||
سعدی (غزل) | |||||
عزیز دلم یار خوشگلم شمع محفلم بیا عزیز دل من بیا یار خوشگل من من از نوشین لبت مدهوش و مستم بی تو نمانم خدا |
یا من از تو جدا نمیشم من از تو رضا نمیشم من از روز ازل دل بر تو بستم خدا بیا آرام جانم بیا دردت به جانم بیا بنشین كه دل بردی ز دستم |
||||
(شیدا) | |||||
شمسی فضل اللهی: | |||||
همیشه شاد و همیشه خوش باشید. | |||||