گلهای رنگارنگ ۴۴۵
|
|
|
|
|
|
آذر پژوهش (گوینده) |
|
|
|
|
|
|
گل صلای عام زد مرغ از سحرخوانی نشست |
روز شد پروانه از بال و پر افشانی نشست |
|
||
|
مردم چشم از فروغش بست آیین خانه را |
پادشه در كلبۀ مسكین به مهمانی نشست |
|
||
|
|
|
نظیری نیشابوری (غزل) |
||
عهدیه (ترانه) |
|
|
|
||
|
در بهشت گشودند بر جهان ناگاه |
خدا به چشم عنایت به خلق كرد نگاه |
|
||
|
امید بسته برآمد صباح خیر دمید |
به فرّ دولت فرخنده بخت شاهنشاه |
|
||
|
خدا به چشم عنایت به خلق كرد نگاه |
خدا به چشم عنایت به خلق كرد نگاه |
|
||
|
شهنشهی كه زمین از فروغ طلعت او |
منوّر است چنان كه آسمان به طلعت ماه |
|
||
|
خدا به چشم عنایت به خلق كرد نگاه |
خدا به چشم عنایت به خلق كرد نگاه |
|
||
|
خجسته روزی و خرم كسی كه باز كند |
به روی دولت و بختش در فرح ناگاه |
|
||
|
خدا به چشم عنایت به خلق كرد نگاه |
خدا به چشم عنایت به خلق كرد نگاه |
|
||
|
دعای زنده دلانت رفیق باد و قرین |
خدای عالمیانت نصیر باد و پناه |
|
||
|
خدا به چشم عنایت به خلق كرد نگاه |
خدا به چشم عنایت به خلق كرد نگاه |
|
||
|
|
|
سعدی (قصیده) |
||
آذر پژوهش (گوینده) |
|
|
|
||
|
تا به تعظیم شكوه طلعتش برخاستم |
آن چنان محوم كه نتوانم ز حیرانی نشست |
|
||
|
این كه گویند اسم اعظم داشت جم افسانه ای است |
همّت شه داشت بر تخت سلیمانی نشست |
|
||
ایرج (آواز) |
|
|
|
||
|
گل صلای عام زد مرغ از سحرخوانی نشست |
روز شد پروانه از بال و پر افشانی نشست |
|
||
|
تا به تعظیم از شكوه طلعتش برخاستم |
آن چنان محوم كه نتوانم ز حیرانی نشست |
|
||
|
ما و عیش و عشرت دایم كه دولت بر سریر |
مهربان تر با وی از معشوق پنهانی نشست |
|
||
|
این كه گویند اسم اعظم داشت جم افسانه ای است |
همّت او داشت بر تخت سلیمانی نشست |
|
||
آذر پژوهش (گوینده) |
|
|
|
||
|
ما و عیش و عشرت دایم كه دولت بر سریر |
مهربان تر با وی از معشوق پنهانی نشست |
|
||
نظیری نیشابوری (غزل) |