برگ سبز ۲۴۱
دکلمه: فیروزه امیرمعز | |||||
به پیغامی مرا دریاب اگر مكتوب ننویسی | كه بلبل در قفس از بوی گل خشنود میگردد | ||||
مفیدی (غزل) | |||||
دکلمه: فیروزه امیرمعز | |||||
نه باغ، نه بستان، نه چمن میخواهم خواهم ز خدای خویش كُنجی كه در آن |
نه سرو، نه گل، نه یاسمن میخواهم من باشم و آن كسی كه من میخواهم |
||||
ابوسعید ابوالخیر (دوبیتی) | |||||
دکلمه: فیروزه امیرمعز | |||||
چون اسیر است در آن زلف سمن سای دلم
|
چه كند گر نكند در شكنش جای دلم
|
||||
منسوب به خواجوی کرمانی (غزل) | |||||
بشد از دست من بیسر و بیپای دلم | دلم ای وای به دل، وا دلم ای وای دلم | ||||
ناشناس | |||||
دکلمه: فیروزه امیرمعز | |||||
در دام غم تو بسته ای نیست چو من برخاستگان عشق تو بسیارند |
وز جور تو دلشكستهای نیست چو من لیكن به وفا نشستهای نیست چو من |
||||
انوری ابیوردی (رباعی) | |||||
آواز: ایرج | |||||
بازی زلف تو امشب به سر شانه ز چیست حالت سوخته را سوخته دل داند و بس دوش در میكده حسرت زده میگردیدم |
خانه بر هم زدن این دل دیوانه ز چیست شمع دانست که جان دادن پروانه ز چیست پیر پرسید كه این گریة مستانه ز چیست |
||||
توحیدی شیرازی (غزل) | |||||