گلهای رنگارنگ ث۲۲۸
گوینده زن: | |||||
در سینه نهان تو بوده ای من غافل عمری ز جهان تو را نشان می جستم |
در دیده عیان تو بوده ای من غافل خود جمله جهان تو بوده ای من غافل |
||||
عبدالرحمان جامی (رباعی) | |||||
دکلمه: سلطانی | |||||
ای مایۀ اصل شادمانی غم تو از حسن تو رازها به گوش دل من |
خوشتر ز حیات جاودانی غم تو گوید به زبان بی زبانی غم تو |
||||
فخرالدین عراقی (رباعی) | |||||
دل دیدن رویت به دعا می خواهد هستند شكر لبان در این مُلك بسی |
وصلت به تضرع از خدا می خواهد لیكن دل دیوانه تو را می خواهد |
||||
فخرالدین عراقی (رباعی) | |||||
گوینده زن: | |||||
لیكن دل دیوانه تو را می خواهد | |||||
آنی تو كه از نام تو می بارد عشق عاشق شود آن كس كه به كوی ات گذرد |
وز نامه و پیغام تو می بارد عشق گویی ز در و بام تو می بارد عشق |
||||
خواجه عبدلخالق غجدوانی (رباعی) | |||||
آواز : حسین قوامی | |||||
آنی تو كه از نام تو می بارد عشق عاشق شود آن كس كه به كوی ات گذرد |
وز نامۀ پیغام تو می بارد عشق گویی ز در و بام تو می بارد عشق |
||||
خواجه عبدلخالق غجدوانی (رباعی) | |||||
دلم دیوانه شد دیوانه شد دیوانه دیوانه | |||||
دگر از خویشتن بیگانه ام بیگانه بیگانه | |||||
جنونی دارم از حرمان كه با زنجیر و نایم باز | |||||
اگر امشب گذارندم روم میخانه میخانه | |||||
در این صحرای بی حاصل در این دریای بی ساحل | |||||
به لب جان آمد از بس گفت و دل جانانه جانانه | |||||
عماد خراسانی (غزل) | |||||
در سینه نهان تو بوده ای من غافل عمری ز جهان تو را نشان می جُستَم |
در دیده عیان تو بوده ای من غافل خود جمله جهان تو بوده ای من غافل |
||||
گوینده زن: | |||||
در سینه نهان تو بوده ای من غافل عمری ز جهان تو را نشان می جُستشم |
در دیده عیان تو بوده ای من غافل خود جمله جهان تو بوده ای من غافل |
||||
عبدالرحمان جامی (رباعی) | |||||
ترانه : بنان | |||||
تنم در كورۀ تب سوزد امشب فلك از روی تو در محفل من مرا از تب نباشد ناله و درد از آن نالم كه شب در روز دیدار گر امشب می رسیدی بر سر من به جای دوزخ و هجران و حسرت همان بهتر كه در هنگامۀ عشق می افزایم ز هجر تو حدیثی اگر دردم یكی بودی چه بودی به بالینم حبیبی یا طبیبی |
روانم درد و رنج اندوزد امشب چرا شمعی نمی افروزد امشب نترسم از لب خشک و رخ زرد مرا زان ماه مهرافزا جدا كرد مگر می آرمیدی در بر من بهشتی می دمید از بستر من مدد جویم دمی از خامۀ عشق به اوراق مصیبت نامۀ عشق وگر غم اندكی بودی چه بودی از این دو گر یكی بودی چه بودی |
||||
رعدی آذرخشی (غزل) | |||||
گوینده: سلطانی | |||||
آنی تو كه از نام تو می بارد عشق عاشق شود آن كس كه به كوی ات گذرد |
وز نامه و پیغام تو می بارد عشق گویی ز در و بام تو می بارد عشق |
||||
خواجه عبدلخالق غجدوانی (رباعی) | |||||
سلطانی: | |||||
همیشه شاد و همیشه خوش باشید. | |||||